چکیده:
جامعه ایران از اواسط دوره قاجار پس از مواجهه با تمدن غربی، با مسئلهای بزرگ روبرو شد و آن عقبماندگی ایران در دایره مدرنیته بود. راهکار روشنفکران ایرانی از میرزا آقاخان کرمانی تا علی شریعتی علیرغم تفاوتهای بسیار بر محور حفظ هویت ملی در مقابل دگرِ غربی و عربی و یا بازگشت به منِ ایرانی بود که زمانی قلب عالم بود؛ اما همین هویتیابی ایرانی محل مناقشه بسیار بود. در این پژوهش با اتکا به نظریه ملیگرایی ضیاء ابراهیمی و برمبنای روش هرمنوتیک زمینه - مولف اسکینری، راهکار شادمان از روشنفکران عصر پهلوی در مواجهه با مسئله عقبماندگی ایرانی واکاوی میشود. ملیگرایی بیجاساز با رویکرد قومی، عامل عقبماندگی ایران را هجوم اعراب و راه برونرفت از آن را بازگشت به هویت ایران باستان میداند، اما ملیگرایی مدنی، عامل عقبماندگی را در ناکارآمدی و ضعف درونی جامعه جست و جو مینماید که راهحل آن در قانونگرایی، حفظ هویت ملی با تمام تنوعهای خود و بهرهگیری از همه هویتهای ظرفیتساز خلاصه میکند. براین اساس، سؤال محوری ما در این پژوهش در مواجهه با اندیشه شادمان این است که راهکار شادمان برای جبران عقبماندگی ایرانی چیست؟ شادمان به ما نشان میدهد، راه توسعه در عصر مدرن، حفظ و به هنگام سازی هویت ملی از طریق ابزار زبان، و متاثر از آن تسخیر تمدن غرب از طریق علم گرایی زمینه مندانه میداند. بنابراین او نگاه تکساحتی، تکنیکی و شبه ایدئولوژیک به هویت، زبان و تمدن غربی ندارد.
After encountering the western civilization, Iranian society faced a big problem, and that was Iran's backwardness in the circle of modernity. The solution of Iranian intellectuals, from Mirza Agha Khan Kermani to Ali Shariati, despite many differences, was to preserve the national identity against the Western and Arab differences, or to return to the Iranian self, which was once the heart of the world; But this Iranian identification was a source of much controversy. In this research, relying on Zia Ebrahimi's theory of nationalism and based on Skinnery's method, Shadman's solution of Pahlavi era intellectuals in facing the issue of Iranian backwardness is analyzed. Dislocation nationalism considers the Arab invasion as the cause of Iran's backwardness and the way out of it is to return to the identity of ancient Iran, but civil nationalism looks for the cause of backwardness in the inefficiency and internal weakness of the society, whose solution in legalism is to preserve the identity. It sums up the national with all its diversity and the use of all capacity-building identities. Therefore, our central question in this research in the face of Shadman's thought is, what is Shadman's solution to compensate for Iranian backwardness? Shadman shows us that the way of development in the modern era is to maintain and modernize the national identity through the language tool, and the conquest of Western civilization through scientism is influenced by that. Therefore, he does not have a one-dimensional and technical view of identity and language.
خلاصه ماشینی:
براين اسـاس ، سـؤال محوري ما در اين پژوهش در مواجهه با انديشه شادمان اين است که راهکار شادمان براي جبران عقب ماندگي ايراني چيست ؟ شـادمان به ما نشـان ميدهد، راه توسـعه در عصـر مدرن ، حفظ و به هنگام سـازي هويت ملي از طريق ابزار زـبان ، و متـاثر از آن تســـخير تمـدن غرب از طريق علم گرايي زمينـه منـداـنه ميداـند.
«مليگرايي بي جاســـاز» همچنين به مقوله تاريخ رويکردي غايت منـدانه دارد که در آن با برجســته کردن لحظات اصــيلي از عصــر طلايي ايران پيشــااســلامي که در لايه هاي تاريخي پنهان شـده بود، کوشـش ميکرد از هويت فرهنگي که به باورشـان در مقابل تمدن غربي در معرض تهديد اسـت محافظت کند و خود را تسـکين دهد و اين مهم را از طريق پيرايش زبان فارسـي از واژه هاي عربي و تغيير رسـم الخط آن به لاتين از طريق ايجاد فرهنگسـتان زبان و ادب پارسـي به سـرانجام رسـاند (توفيق & همکاران , ١٣٩٨, ص .
هويت يابي و توسعه در نگاه شادمان ســـيدفخرالدين شـــادمان که در دل يک محيط ســـنتي و از درون يک خانواده روحاني رشـد کرده بود و اگر چه در ميان تمدن غرب ، تحصـيلات عاليه را کسـب کرد، هرگز نميتوانسـت دل از ريشـه هاي خود بکند و سـخت دلباخته سـنت و زبان ايراني بود، اما در اين راه هيچ به سـان زبان شـناسـان افراطي، از زبان پاک سـخن نگفت و از بازيابي غناي زبان فارســي براي حفظ هويت ملي ســخن راند.