چکیده:
تذکره نویسی عرفانی شکلی از نوشتار عرفانی است که از منظر روایی با دو وجه گزارهای-توضیحی و داستانی و از منظر گفتمانی با الگوسازی و مشروعیتبخشی به سوژههای عرفانی حکایتهایی را درباره آنها سامان داده است. به رغم اشتراک در گونه ادبی یا پیروی از سنت روایی مشترک، برساخت روایی و گفتمانی تذکرهها بنا به تلقی ویژۀ مولف-راویان از مفهوم هویت-طبقه متفاوت است. در این نوشتار تلقی مولف-راویان دو تذکرۀ جمعی عرفانی، طبقاتالصوفیه انصاری و تذکره الاولیای عطار از مفهوم هویت-طبقه و پشتوانههای معرفتی و ایدئولوژیک ساماندهندۀ آنها دلالتیابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان میدهد که مولف-راوی طبقاتالصوفیه به پیروی از سنت گردآوری حدیث و تاکید بر واقعیت صلب در تبیین هویت-طبقۀ سوژه-ها بیشتر بر عناصر از پیشتثبیتشدۀ هویت آنها تکیه کرده و غالباً از تبیین سبک زندگی مبتنی بر سلیقه و مصرف طفره رفته است. افزون بر این در تداوم روایی متن، بخش قابل ملاحظهای از فضای متنی را به تبیین مفاهیم عرفانی یا مناجات اختصاص میدهد. در مقابل مولف-راوی تذکرهالاولیاء به دلیل گرایش به عرفان عاشقانه و بیپروا و نیز دلبستگی به جنونبرساخته با گشودگی تمام، وجوهی از عناصر برسازندۀ سلیقه و مصرف سوژهها همچون سخنگفتن، تغذیه، پوشاک، عبادات و مناسک، تعلقات و داراییها را بازنمایی میکند. با این وصف تلقی انصاری از مفهوم هویت-طبقۀ همسو با سنت قدیمیِ امتناع از بازنمایی فرد و بدن وی، فروبسته بوده و بازنمایی سوژهها در خدمت تبیین مفاهیم عرفانی است، در حالیکه نوشتار عطار با بسط سنَت تذکرهنویسی در خدمت تیپسازی عرفان عاشقانه است، کنشی که قلندرانه اغلب وجوه زندگی روزمره سوژه ها را افشا می کند.
Mystical biography is a form of mystical writing that has organized narratives about mystical subjects from the narrative point of view with two propositional-explanatory and narrative aspects and from the discourse point of view by modeling and legitimizing mystical subjects. Of course, in spite of sharing in the literary genre or following the common narrative tradition, the construction of the narrative and discourse of the memoirs differs from the concept of identity-class according to the author-narrators' special perception. In this article, the authors-narrators of the two mystical collective biography, the classes of Ansari Sufism and the biography of Attar's saints, are defined and interpreted from the concept of identity-class and the epistemological and ideological underpinnings that organize them. The result shows that the author-narrator of the Sufi classes, following the tradition of collecting hadith and emphasizing the rigid reality in explaining the identity-class of the subjects of his representation, relied more on the pre-established elements of their identity, it has largely avoided explaining a lifestyle based on taste and consumption. In addition, in the continuity of the text, it devotes a considerable part of the textual space to the explanation of mystical concepts or prayers. In contrast to the author-narrator of Tazkereh al-Awliya, according to the tendency to romantic and reckless mysticism, attachment to madness is made with full openness, aspects of the elements that make up taste and consumption of subjects such as speech, nutrition, clothing, worship and rituals, represents relationships and assets.
خلاصه ماشینی:
در اين نوشتار تلقي مولف -راويان دو تذکرة جمعي عرفاني، طبقات - الصوفيه انصاري و تذکره الاولياي عطار از مفهوم هويت -طبقه و پشتوانه هاي معرفتي و ايدئولوژيک سامان دهندة آنها دلالت يابي و تفسير شده است .
نتيجه نشان ميدهد که مؤلف - راوي طبقات الصوفيه بنا به پيروي از سنت گردآوري حديث و تأکيد بر واقعيت صلب در تبيين هويت -طبقۀ سوژه هاي موضوع بازنمايي خود بيشتر بر عناصر از پيش تثبيت شدة هويت آنها تکيه کرده ؛ عمدتا از تبيين سبک زندگي مبتني بر سليقه و مصرف طفره رفته است .
يعقوبي جنبه سرايي و برديپور (١٣٩٧) در مقالۀ «بازنمايي طبقات عرفا در تذکره الاولياء: رياضت به مثابۀ سليقه و مصرف » سبک بازنمايي طبقات عرفا در تذکره الاولياء پس از برابرخواني رياضت به مثابۀ سليقه و مصرف با تکيه بر آراي متفکران مطالعات فرهنگي و جامعه شناسي سليقه و مصرف دلالت يابي و تفسير کرده و به اين نتيجه رسيده اند که انواع رياضت يا سليقه و مصرف عرفا در تذکره الاولياء در قالب پنج عنصر پوشاک، تغذيه ، عبادات و مناسک ، سخن گفتن و حرکات بدن و در نهايت تعلقات و داراييهاي سوژه هاي عارف به برساخت و تمايز دو کلان طبقۀ «عارف - زاهد» و «عارف - عاشق » انجاميده است .
٤- نتيجه گيري در سنت تذکره نويسي جمعي عرفان ايراني-اسلامي بنا به تلقي متمايز مؤلف -راويان تذکره ها از مفهوم هويت -طبقه نيز پشتوانه - هاي معرفتي برسازندة آنها دو نظام روايي-گفتماني بازنمايي هويت سوژه هاي عرفاني سامان يافته است که ميتوان هر يک از کتاب هاي طبقات الصوفيه خواجه عبدالله انصاري و تذکره الاولياي عطار را نمايندگان آن دو نظام دانست .