چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان هویت سیاسی زنانه و مشارکت سیاسی در ایران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از رهیافت نظری «ترنر»، «مارشال» و «آدامز» در ارتباط با موضوع هویت استفاده شده است. همچنین از نظریه بارت و اسمیت برای تبیین قالبهای هویتی و چگونگی کنش زنان براساس جنسیت و هویت جنسیتی بهره گرفته شده است. سوال اصلی پژوهش این است که متغیرهای زمینهای مانند سن، تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل و هویتهای فردی، چه تاثیری بر مشارکت سیاسی زنان جامعه ایرانی بهجا گذاشته است؟. پژوهش بر این فرضیه استوار است که متغیرهای زمینهای عامل اصلی شکلگیری هویتی بوده و از قابلیت لازم برای اثربخشی در فرآیندهای مشارکت انتخاباتی و کُنش سیاسی برخوردار بوده است. در مجموع نتایج حاکی از آن است که جنسیت و هویت زنانه تاثیر مثبتی بر مشارکت سیاسی در ایران دارد.
The purpose of the present research is to study the correlation between female political identity and political participation in Iran. The research method is descriptive-analytic and the theoretical approach of Turner, Marshall, and Adams in relation to the subject of identity has been used. Also, the theory of Bart & Smith was used to explain identity frameworks and women’s activities based on gender and gender identity. The main research question explores: what is the effect of background variables such as age, education, occupation, marital state, and personal identity on women’s political participation in Iranian society? The research relies on the hypothesis that background variables are the main causes for the formation of identity and have the sufficient potential to be effective on the process of participation in election and political activity. In general, the results indicate that gender and identity gender have a positive impact on political participation in Iran.
خلاصه ماشینی:
همچنین از نظریه بارت و اسمیت برای تبیین قالبهای هویتی و چگونگی كنش زنان براساس جنسیت و هویت جنسیتی بهره گرفته شده است.
هر یك از نظریهپردازان شكل خاصی از قالبهای هویتی را مورد توجه قرار داده و براساس آن تلاش دارند تا رابطه بین هویت و كنش سیاسی را تبیین كنند.
مفاهیمی همانند حقوق بشر، حقوق زنان و مطالعات زنان در جامعه ایرانی، شكل جدیدی از موضوع هویت و مشاركت سیاسی در فضای جنسیتی و امر زنانه را به وجود آورده است.
هویت زنانه از این جهت در ایران قرن 21 قرار دارد كه رابطه مستقیمی با خانواده، مشاركت سیاسی و نهادهای اجتماعی درهم تنیده پیدا میكند.
موضوع انتخابات از این جهت اهمیت دارد كه رابطه بین هویت و مشاركت سیاسی زنان در ایران را منعكس میسازد.
یكی دیگر از عوامل موثر بر رابطه بین جنسیت و مشاركت سیاسی زنان را میتوان در ارتباط با قالبهای ادراكی و فضای عمومی اجتماعی دانست كه در ایران قرن 21 جنسیت اهمیت بیشتری پیدا كرده است (چابکی، 1381: ص64).
به همانگونهای كه در سطح کلان، مفاهیم و نشانههایی از وضعیت جمعیتی استان، موقعیت جغرافیائی سیاسی استان و سطح توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد كه همگی با میزانهای مختلف بر مشارکت مدنی، هویت و جنسیت زنان تاثیرگذار هستند (عبداللهی، 1383: ص91).
هویت میتواند زمینه همبستگی اجتماعی را به وجود آورده و به این ترتیب هرگونه احساسات و عواطف زنانه را به كنش سیاسی و مشاركت انتخاباتی تبدیل نماید.
Associate Professor, International Relations, Hamedan Branch, Islamic Azad University, Hamedan, Iran (Corresponding author).