چکیده:
پژوهش حاضر به دنبال توصیف تجربه و درک از تفکر خودکشی وجهان پدیداری در نزد سربازان است. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه مورد نظر سربازان درحال خدمت درسال 1399 بود که به دلیل حساسیت نظامی با روش نمونهگیری هدفمند وگوله برفی انجام شدواز بیان نام پادگان خاص پرهیزشده است. پس از مصاحبه با 8 سرباز پاسخ های افراد به اشباع رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شدکه برای سنجش روایی و پایایی دادههای کیفی، از درگیری پیوسته، مشاهده مداوم، ذهنیت پیش رونده در مصاحبه استفاده شد. در مراحل تحلیل به 2 مقوله اصلی و 7 مقوله فرعی رسیدیم. مقولات هدف وانگیزه، ترس، حس تنهایی وجدایی از خانواده زیرمجموعه مقوله اصلی سطح فردی قرارگرفتند. مقولات حس اجبار داشتن، تحقیر شدن،عدم تطابق منزلت، نبود حامی مالی وعاطفی زیر مجموعه مقوله اصلی سطح کنش قرارگرفتند. نتایج نشان داد شرایط و مسائلی در دوران سربازی وجود دارد که در ابتدا تفکر خودکشی را پدید میآورد و تداوم این مسائل اقدام به خودکشی را منجر میشود. براساس بررسیها میتوان نتیجه گرفت برخی امور احتمال تغییرندارند، ولی اموری از قبیل آموزش مهارت حل مسئله، تغییر در شیوهی اجرای قوانین، بومی سازی پذیرش سربازها و در نهایت تغییر نگرش به سرباز میتواند تفکر خودکشی را که پیش نیاز اقدام به خودکشی است کاهش دهد.
خلاصه ماشینی:
جامعه مورد نظر سربازان درحال خدمت در سال ١٣٩٩ بود که به دلیل حساسیت نظامی با روش نمونه گیری هدفمند وگوله برفی انجام شد و از بیان نام پادگان خاص پرهیز شده است .
اسمیت ٢ و همکاران (٢٠٢٠) در پژوهشی با عنوان «بررسی تفکر خودکشی بین سربازان تازه وارد در ارتش آمریکا»، به این نتیجه رسیدند اولین سال خدمت سربازی یک دورة انتقالی ، بحرانی است که در آن ممکن است خطر رفتارهای خودکشی افزایش یابد وآموزش های به موقع نظیر حفظ سلامت ، بهداشت روانی و همچنین آموزش راه های کاهش استرس ، میتواند کمکی باشد تا دوران بحران را بهتر بگذرانند.
پژوهش پیش رو در تلاش است ، تجربه زیسته سربازان از دوران سربازی و تفکر در رابطه با خودکشی در این دوران ، از زبان خود کنش گران بررسی شود.
Agnew اگنیو در چهار عنوان فشار اجتماعی را تبیین کرده که عبارت اند از: ١- فشار اجتماعی یک پدیدة روانی و اجتماعی است ، که شامل منابع متعددی از آرزوهای ناامید کننده تشکیل میشود؛ ٢- فشار علاوه بر آرزوهای تحقق نیافته از انتظارات تحقق نیافته نیز نشأت میگیرد، از جمله بیعدالتیها؛ ٣- در این نظریه به دلیل اینکه عوامل با هم مرتبط و یکپارچه هستند، فشار احساسات منفی را درپی دارد و در شرایطی با حمایت اجتماعی پایین و نبود مهارت مقابله با فشار و ارتباط با همالان مجرم ، احتمال وقوع جرم را افزون میکند؛ ٤- فشارهای خاص مثل بیعدالتی ها که فرد توان مقابله را در خود نمی بیند نیز گرایش به رفتار مجرمانه را فزونی میبخشد (علیوردینیا و یوسفی، ١٣٩٣: ٦٥).