چکیده:
سالمندان یکی از گروه های هدف مددکاران اجتماعی هستند. تجربه سالمندی از نگاه خود سالمندان، از یک سو پرده از واقعیت هایی بر می دارد که بر ما پوشیده است و از سوی دیگر درکی عمیق، فراگیر و معنادار از موقعیت فرهنگی-اجتماعی سالمندی در جامعه را برای ما فراهم می سازد. بر همین مبنا، شناسایی وفهم عمیق مسائل و نیازها و چالشهایی که سالمندان با آن مواجه هستند، اتخاذ وتدوین برنامه های مناسب جهت دست یافتن به سالمندیِ پویا و سلامت محور، ضرورتی کارکردی دارد. ایـن مطالعـه بـه بررسی تجربه زیسته سالمندان شهر اصفهان، پرداخته است. نمونه به روش نمونه گیری نظری مبتنی بر هدف در 20 مورد به اشباع رسید و پس از آن داده های جدیدی حاصل نشد، از این روی، بنا بر منطق نمونه یابی در تحقیقات کیفی، به همین تعداد اکتفا شد، تا مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار بگیرند. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش پدیدار شناسی به شیوه کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های این پژوهش، مشکلات ،نیازها و آسیبهای دوران سالمندی درک شده توسط خودسالمندان در چهار مضمون جسمی،اقتصادی، روحی -عاطفی (بی احترامی و عدم توجه به سالمند ،احساس تنهایی و طرد شدگی ، سلب اختیار و استیلای فرزندان ) واجتماعی (عدم آشنایی با فضای مدرن وانزواجویی ،مشکل گذران اوقات فراغت ) و همچنین درک وتصورسالمندان از این دوران،در دو مقوله : احساس عدم رضایت و تقدیر گرایی (روایت اکثریت) و احساس رضایت وغیر بیولوژِیک بودن سالمندی (روایت اقلیت سالمندان) ، شناسایی گردید.
The elderly are one of the target groups of social workers.The experience of aging, from the point of view of the elderly, on the one hand reveals the facts that are hidden to us and on the other hand provides us with a deep, inclusive and meaningful understanding of the socio-cultural status of aging in society. On this basis, a deeper understanding of the issues and needs and challenges that the elderly face is essential to adopt and develop appropriate programs to achieve dynamic and health-centric agingThis study is a qualitative study using phenomenological approach to study the life experience of elderly people in Isfahan. The sample was saturated in the target-based theoretical sampling method in 20 cases and then no new data were obtained, thus, by the logic of qualitative research sampling, the same number was sufficient, until a semi-structured interview was conducted.Interview data were analyzed using Phenomenological method in Colaizzi method. According to the findings of this study, the problems, needs and harms of old age perceived by the elderly in four physical, economic, emotional and emotional contexts (disrespect and disregard for the elderly, feelings of loneliness and exclusion, deprivation of children and social domination) and social (Lack of familiarity with modern space and curiosity, the problem of leisure time), as well as the perception of the elderly of these times, were identified in two categories: the feeling of dissatisfaction and appreciation (majority narrative) and the feeling of non-biological satisfaction in aging (narrative of the elderly).
خلاصه ماشینی:
بر اساس يافته هاي اين پژوهش ، مشکلات، نيازها و آسيب هاي دوران سالمندي درک شده توسط خود سالمندان در چهار مضمون ادراک جسماني سالمندشدگي (دردهاي استخواني و عضلاني، دردهاي قلبي و عروقي) و ادراک ذهني و رواني سالمندشدگي (بياحترامي و ناديده ماندگي سالمندان، تنهايي و احساس طردشدگي، درماندگي آموخته شده) و همچنين مسئله مندي حيات زيستي سالمندان با زيرمفهومهايي همچون (عدم سازگاري تطبيقي با حيات تکنولوژيک ، فقدان فراغت فرحبخش ، تنگدستي معيشتي) و صورتهاي معنايي و تعاملاتي حيات سالمندي با محوريت (عدم رضايت و تقديرگرايي، انتخاب و گزينش گري روابط ، آيندهنگري و برساخت معنا) شناسايي گرديد.
اين مطالعـه به دنبال پاسخگويي به اين سؤالات اسـت کـه سـالمندان چـه تجربـۀ زيسـته اي از سـالمندي خويش دارند؟ احسـاس و ادراک سـالمندان از دوران سـالمندي خـود چيسـت ؟ سـالمندان ، مشکلات، نيازهاو آسيب هاي ناشي از سالمندي خود را چگونه به تصوير مي کشند؟ پيشينه پژوهش در رويارويي با پديده زندگي سالمندي اکثر تحقيق هاي انجامشده بـا روش کمـي صـرفا بـه شناسايي ماهيت کنوني سالمندان پرداخته اند و با منطق جامعه شناسانه و مددکاري اجتمـاعي در موضوع سالمندي مشـغول پـژوهش بـوده انـد.
با توجه به پيشـينه هـاي آورده شـده مي توان استنباط کرد که جامعه شناسي سالمندي تلاش مي کند تا مشـکلات و واقعيـت هـايي را که جامعه سالمندي با آن در روبرو هستند را پوشش دهد، اما يکي از چـالش هـاي اصـلي تئوري هاي متداول سالمندي اين است که نظريه ها کمتر به نقش سالمند در تفسير سـالمندي و يا احساس و فهم سالمندان پرداخته اندازاين رو انجام پژوهش هاي مبتني بر رويکرد کيفـي در حصول نتيجه بـه يـک درک تئوريـک و بـه دسـت آوردن تئـوري هـاي جديـد، جايگـاه ويژهاي دارد.