چکیده:
در این مقاله، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی (آمریکایی)، وجوه اشتراک و افتراق منظومه فکری ابنفارض و نزاری قهستانی که در قالب خمریات عرفانی انعکاس داشته، بررسی و مقایسه شدهاست. نتایج این تحقیق نشان میدهد که دو شاعر مذکور، «باده محبت» را عامل جلای روح و اتصال آدمی به درگاه خداوندی میدانند و عقیده دارند که شراب الست عشق، مستکننده و روحبخش وجود صوفی است. آنها شرب شراب را برای عارف، حلال و برای زاهد، حرام میدانند؛ زیرا کیفیت مستی عارف و زاهد در نظر آنها متفاوت است. افزون بر این، نزاری به موضوعات دیگری اشاره کردهاست که در دیوان ابنفارض بسامد چندانی ندارند. حکیم نزاری عقیده دارد که مستی و بیخویشتنی برآیند فنا شدن از آثار انسانی است. در ساختار فکری او، «میخانه» و اهالی آن مقدس و محترم هستند و «شراب» رهاننده آدمی از بند ریا معرفی شدهاست. به این اعتبار، «دردیکشان» و «بادهنوشان» در زمره وارستگان قرار میگیرند. در مجموع، باید گفت که خمریات عرفانی نزاری چندبعدی است و جنبههای اجتماعی و سیاسی هم در آن دیده میشود، در حالی که خمریات عرفانی ابنفارض تنها دربردارنده بعد معرفتشناختی است.
In this paper, based on a descriptive-analytical approach and a comparative
(American) approach, it has been studied and compared the Similarities and
differences of ibn al-Farid and Hakim Nizari Quhistani's thoughts which
was reflected in the form of mystical khamriyas. The results of this study
show that these two poets know that the "wine of love" is the agent of
purity of soul and human connection to God and they believe that the
eternal wine of love is drunkenness and Soul Giver for Sufi. In their
opinion, drinking wine for the mystic is lawful (Halal) and for Zahed, it is
forbidden (Haram), because the quality of mystic and ascetic drunkenness
is different in their view. In addition, Nizari has pointed to other issues that
are less frequent in Ibn Farz's Divan. Hakim Nizari believes that
drunkenness is the result of death from human adjectives or attributes. In
his intellectual structure, the tavern and its inhabitants are sacred and
revered, and the "wine" is introduced as Savior of man from hypocrisy.
Thus, "drinkers" and "topers" are among piouses. On the whole, it must be
said that mystical Khamriyas is multidimensional and there are social and
political aspects to it, whereas Ibn Farid's mystical Khamriyas only contain
an epistemological dimension.
خلاصه ماشینی:
مقايسۀ تطبيقي خمريات عرفاني ابن فارض و حکيم نزاري قهستاني رضا جليلي دکتري زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه علوم و تحقيقات واحد خراسان رضوي، نيشابور، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٠٤/١٦؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٧/١٠/١٥) چکيده در اين مقاله ، با تکيه بر روش توصيفيـ تحليلي و رويکرد تطبيقي (آمريکايي)، وجوه اشـتراک و افتراق منظومۀ فکري ابن فارض و نزاري قهستاني که در قالب خمريـات عرفـاني انعکـاس داشـته ، بررسي و مقايسه شده است .
اين بخش از واژگان و تعابير، بعـدها بـا عنـوان اشـعار خمـري عرفاني بر سر زبان ها افتاد و عارفان بسياري اينگونه طبع خويش را آزمودند؛ براي نمونه ، در شعر عربي، «ابوحفص عمر، پسر علي سعدي معروف بـه ابـن فـارض در قـرن هفـتم ، قصيدٔە خمريه اي در عرفان سرود با مطلع : شربنا علـي ذکــر الحبيـب مـدامــۀ سکرنا بها من قبل أن يخلـق الکـرم که به تصريح مؤلفان عرب ، بسيار از رموز صوفيه در آن نهفته اسـت » (شـريف نسـب ، .
رويکرد نزاري در اين زمينه ، تقريبا همسوي با نگرش ابن فارض است ، با اين تفـاوت که او براي اينکه شراب و مستي اهل معرفت را متفاوت اعلام کنـد، افـزون بـر دلايـل عرفاني، عوامل اجتماعي را نيز در نظر داشته است .
٦. نتيجه گيري ـ ابن فارض و نزاري قهستاني در ديوان خود بارها به موضوعات خمري اشاره کرده اند که از اين بين ، رويکرد عمدٔە آن ها، عرفاني بوده است .
ـ ابن فارض عشق را شراب مست کننده و روح بخش صوفي ميداند و نزاري بادٔە معنـوي محبت را زندگيبخش و شاديآفرين ميخواند و معتقد اسـت کـه شـراب ألسـت وجـود مستان را از ازل تا به ابد احاطه کرده است .