چکیده:
فرهنگها در الگوی خودی و دیگری لوتمان، خواستههایی ناهمگن و متناقض نسبت به هم دارند. مهاجران در برابر این رویکردها، عملکردی تقابلی، تعاملی و پذیرشی نسبت به فرهنگ «نهآشنا» دارند. لوتمان درونیات فرهنگی و هویّت فرد یا نویسندة مهاجر را تبیین و رمزگان آن را دستهبندی کردهاست که امروزه آن را الگوی متداول لوتمان مینامند. جستار پیش روی، رمانهای مهاجرت رضا قاسمی (چاه بابل و وردی که برهها میخوانند) را بر پایة دیدگاه نشانهشناسی فرهنگی لوتمان با کاربست مفاهیمی همانند سپهر نشانهای (نابرابری ساختاری، مرز، مرکز و پیرامون)، دوگانگی فرهنگی (حاشیهنشینی) و ضربههای فرهنگی با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی کردهاست. دستاورد پژوهش نشان میدهد رمزگان و نشانههای فرهنگی در مرز، نابرابری ساختاری و مرکز، نشاندهندۀ مناسبات میان متنها و فضاهای متفاوت است که باعث شده مرزی تعیینشده مانع التقاط فرهنگ خودی با دیگری شود. در واقع قاسمی توانسته فیلترینگ لازم را بهکار ببرد و فرهنگ خودی را در داخل مرز از تداخل «بیگانه/ دیگری» در امان نگاه دارد. به باور کلیتر رضا قاسمی فرهنگ خودی را در برخورد با فرهنگ دیگری با وجود تناقض و تقابل فرهنگ خودی و دیگری حفظ کرده، دیگری را در خارج مرز مؤلفههای فرهنگ خودی نگه داشتهاست، اگرچه باید باور داشت که این امری مطلق نیست.
Cultures have heterogeneous and contradictory demands on each other in the model of Lutman's own and another's. Immigrants have a confrontational or interactive or accepting approach to the "unfamiliar" culture in the face of these approaches. Lutman explains the cultural interior and identity of the immigrant or immigrant writer and categorizes its codes, which are now commonly called Lutman's role models. The research on the migration novels of Reza Ghasemi (The Babylonian well and the Verdi sung by the Lambs) is based on Lutman's cultural semiotics, using concepts such as astrology (structural inequality, border, center and periphery), cultural duality (marginalization) and cultural shocks. The result of the research shows that cultural codes and symbols on the border, structural inequality and the center indicate the relationship between different texts and spaces, which has caused the defined border to prevent the intersection of one with the other. In fact, Ghasemi was able to apply the necessary filtering and protect his own culture within the border from "foreign / other" interference. In general, Reza Ghasemi has preserved his own culture in dealing with another culture despite the contradictions and contrasts of his own culture and the other, and has kept the other outside the boundaries of the components of his own culture, although this view is not absolute
خلاصه ماشینی:
Yuri Lutman لوتمان الگويي را براي باورمندکردن اين مرز مطرح کرده که بنا بر آن نويسنده و تبيين کنندة متن ديدگاهي خودمحور نسبت به فرهنگ خود دارند و آنچه را بيرون از آن است ، نوعي نافرهنگ و ديگري مينامند که همان «الگوي متداول »١ است که فرهنگ مهاجر را «خودي» و فرهنگ ميزبان را «ديگري» مينامد (همان : ١٢٩).
مهاجرت و رمان هاي مهاجرت نمونۀ ارزشمندي در زمينۀ کشمکش هاي هويتي و فرهنگي بين فرهنگ نويسنده و فرهنگ جديد است ؛ «در هر نظام (نشانه اي) فرهنگي همواره کشمکش ، تنش يا تقابل بين متن فرهنگي غالب يا ميزبان (فرهنگي که پيش تر شکل گرفته و تثبيت شده است ) با متن فرهنگي حاشيه اي (فرهنگ اقليت ، جديد، مهاجر يا صرفا متفاوت ) اتفاق ميافتد (نجوميان ، ١٣٨٩: ١٢٠) و «نظريه پردازان فرهنگي در اين کشمکش از تحميل فرهنگ غالب بر فرهنگ حاشيه اي بسيار سخن رانده اند» (همان ).
پرسش هاي پژوهش جستار حاضر، رويارويي فرهنگ مهاجر و ميزبان را بر مبناي نشانه شناسي فرهنگي در رمان هاي مهاجرت رضا قاسمي (چاه بابل ، وردي که بره ها ميخوانند) با رويکردي توصيفي- تحليلي بررسي و تبيين کرده است .
روش پژوهش و چارچوب نظري رويارويي فرهنگ مهاجر (مبدأ) و ميزبان (مقصد) در مؤلفه هايي گسترده از منظر جدايي فرهنگي، دوگانگي فرهنگي، همانندگردي فرهنگي و ضربه هاي فرهنگي در رمان هاي مهاجرت مطرح شده است و رمان هاي مهاجرت رضا قاسمي اين رويارويي فرهنگي را از زاويۀ برتربيني يا يکسان سازي مؤلفه هاي فرهنگي بازتاب داده اند؛ بنابر اين ، پژوهش پيش روي آن ها را بر پايۀ الگوي يوري لوتمان تبيين و تحليل کرده ، تا زاويۀ نگاه نويسنده (رضا قاسمي) را نسبت به فرهنگ خودي و ديگري نشان دهد.