چکیده:
تجاوز به ارزشها و نقض هنجارهای اجتماعی بهسبب تاثیرات مخرب اجتماعی، ضرورت پیشبینی و وضع پاسخهای موثر و متناسب اجتماعی را اقتضا میکند؛ چندان که در کنار تامین و تضمین انتظارات اجتماعی، تاثیر بازدارندگی خود را بر اینگونه از اعمال ایجاد نماید. اما این امر در حوزه نظام مالیاتی با هزینههای متعدد اجتماعی بهواسطه اثرات ناروای مداخله نظام کیفری در اقتصاد و ازجمله نظام مالیاتی (بهصورت مطلق)، کاهش میزان اثربخشی پاسخهای کیفری بهدلیل تنوع و جاذبه فعالیتهای اقتصادی و در مواردی نقض هنجارهای اقتصادی، در کنار جلوههای نوبنیاد نظمگریزی و قانونگریزی مالیاتی که مدیریت و مقابله موثر با آن را جز از طریق راهکارهای پیشگیرانه موثر و کارامد در کنار اعمال تدابیر واکنشی متنوع (مسئولیت مدنی، صنفی و کیفری) ممکن نساخته، همچنین رشد و توسعه سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد شهروندان به دولت و سیاستهای درآمدی آن و اثربخشی فرایندهای آموزشمحور در توسعه نظمپذیری مالیاتی، ضرورت تقدم اعمال تدابیری غیرسرکوبگرایانه و واکنشی را در ارتباط با این قسم از نظمگریزی نمایان میسازد. ازاینرو، این مقاله با هدف تبیین و تحلیل راهکارهای پیشگیرانه از نظمگریزی و بهتبع، قانونگریزی مالیاتی تدوین شده است. رویکردهای کلان پیشگیری ازجمله: رویکردها و سیاستهای اقتصادی همگرا با نظام مالیاتی ازجمله مهار تورم و کنترل پدیده اقتصاد پنهان و قاچاق، توسعه فرهنگ مالیاتمحور مشتمل به همگرایی فرهنگی و رفع موانع فرهنگی چون: فقدان اعتماد شهروندان به تاثیر مالیاتها بر اقتصاد و رفاه آنها، ازجمله این راهکارها محسوب شده و ضروری است. علاوهبر رویکردهای کلان پیشگیرانه، راهبردهای کنشی پیشگیرانه از نظمگریزی مالیاتی ازجمله راهبردهای مبتنی بر نظارت و کنترل بر رفتار مودیان مالیاتی و ماموران سازمان امور مالیاتی بهعنوان دو رکن از ارکان نظام مالیاتی و راهبردهای پیشگیرانه مبتنی بر آموزش شهروندان و مودیان مالیاتی بهعنوان الزام سازمانی و نهادی و آموزش و اجرای برنامههای آموزشی مرتبط با کارکنان نظام مالیاتی از دیگر موارد مرتبط با موضوع مورد بحث در این مقاله بوده است که با روش تحلیلی و توصیفی مورد بررسی و تحلیل واقع شده است.
Violation of values and violations of social norms due to social destructive effects, necessitates the necessity of forecasting and the formulation of effective and proportionate social responses, so, in addition to providing and guaranteeing social expectations, they will apply the effect of deterrence on them.
But this issue is in the field of the tax system at various social costs which is due to the inevitable effects of the criminal system's intervention in the economy, including the tax system (in absolute terms), the reduction of the effectiveness of criminal responses due to the diversity and attractiveness of economic activities, along with the emerging effects of tax evasion and tax regulation which management together with coping effectively with it, has not made it possible to develop social capital based on citizens' trust in the government and its income policies, and the effectiveness of training-based processes in the development of order, except through effective and effective preventive strategies along with the application of various reactive measures (civil, criminal, and criminal responsibility). Taxpayers' citizenship requires the primacy of non-repressive measures and reactions in relation to this form of escape.
Hence, this article aims to explain and analyze the preventive strategies of escaping order and, consequently, tax lawmaking. Macroeconomic approaches including approaches to economic convergence with the tax system, including controlling inflation and controlling the phenomenon of hidden economy and smuggling; developing a tax-based culture that incorporates cultural convergence and cultural barriers such as: the lack of citizens' trust in the impact of taxes on their welfare are the considered strategies.
In addition to preventive macroeconomic approaches, preventive action strategies for tax evasion, including strategies based on monitoring and controlling taxpayers' behavior and tax officials as two pillars of the tax system and preventive strategies on the teaching of citizens and taxpayers as an institutional and institutional requirement and teaching and implementing educational programs related to tax system employees are other issues which are related to the topic discussed in this paper and have been analyzed analytically.
خلاصه ماشینی:
در کنار اين اهتمام قانون گذار به تقويت بعد کيفري ، راهکارهاي عموما فني؛ اقتصادي و آموزشي در راستاي کنترل و نظارت بر رفتار مالياتي شهروندان و مأموران مالياتي و توسعه فرهنگ مالياتي نيز در اصلاحات تقنيني مورد لحاظ قرار گرفته است که اغلب به دليل کمبود زيرساخت هاي فني و گاه فرهنگي مناسب ، نتايج قابل قبولي از خود به جا نگذاشته است و همچنان نظم گريزي و عدم توجه به ضوابط و قواعد مالياتي در جهت تمکين از سياست هاي مالياتي به عنوان يکي از مهم ترين چالش هاي نظام مالياتي به حساب ميآيد.
٣. در اين رابطه و به گفته رئيس سازمان امور مالياتي: رقم فرار ماليات در کشور به حدود ۱۳ تا ۳۰ هزار ميليارد تومان ميرسد و علاوه بر اين ، حدود ۳۰ درصد از اقتصاد کشور از پرداخت ماليات معاف است : براي مطالعه بيشتر در اين باره و آگاهي بيشتر درخصوص اين پديده و ميزان آن در طول سال هاي گذشته مراجعه فرمائيد به : اميديپور، رضا؛ عوامل متعددي در ايجاد اين نوع از نظم گريزي مداخله داشته که ميتوان از علل و عوامل مرتبط با قانون ،همچون : ابهام و فقدان شفافيت قانوني، فقدان سياست کيفري و پيشگيرانه منسجم و کارامد و وجود معافيت هاي قانوني متعدد؛ عوامل فرهنگي مؤثر همچون : بازماندگي فرهنگ مالياتي، فقدان شکل گيري سرمايه اجتماعي مؤثر در نظم پذيري مالياتي و اعتماد اجتماعي فيمابين مؤديان و سازمان مالياتي؛ عوامل اقتصادي چون : وجود و تکوين پديده اقتصاد زيرزميني و قاچاق ، تورم و کاهش سطح درآمد مؤديان مالياتي و ديگر عوامل نهادي و ساختاري در اين زمينه نام برد.