خلاصه ماشینی:
"سه روز بعد،به قصد تقسیم پول به مدرسهء خان رفتیم و اعلام کردیم که از طرف امام قرار است به طلبهها پولی داده شود.
به این صورت که عصر همان روز به مدرسهء خان رفتیم و اعلام کردیم که آن عده از طلبههایی که در جریان مدرسهء فیضیهء قم به خودشان یا اتاقشان آسیبی نرسیده است و از ما مبلغ چهل و پنج تومان را گرفتهاند،لطف کنند پول را برگردانند و بیست تومان هم تشویقی بگیرند،و پیش خود قرار گذاشتیم که هر جور شده اجازهء دادن این بیست تومان را از امام بگیریم.
من و آقای قرهی تقریبا به حالت التماس گفتیم:«آقا!ما چطور جبران کنیم؟حدود ده-بیست هزار تومان از عصر تا حالا پول دادهایم!» بالاخره امام عنایت کردندند و فرمودند: حالا چون این پول را به طلبهها دادهاید،من یک جوری از سهمیهء امام جبران میکنم."