چکیده:
درماندگی مالی شرکتها یکی از عواملی است که در صورت مواجه شدن با آن مدیریت شرکت دست به عملکردهای خاصی میزند و به تبع آن سود حسابداری را به عنوان یکی از بارزترین اقلام ارزیابی عملکرد، در زمان مواجه با درماندگی مالی دستکاری میکنند. شرکتهایی که با درماندگی مالی مواجه هستند برای رهایی یافتن از هزینههای ورشکستگی دست به مدیریت سود میزنند و از اقلام تعهدی بیشتری نسبت به سایر شرکتها بهره میبرند. در این پژوهش بررسی رابطه درماندگی مالی و مدیریت سود با توجه به نقش اندازه حسابرس طی دوره 1395-1399 مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از لحاظ طبقهبندی بر حسب هدف، پژوهشی کاربردی است و از لحاظ طبقهبندی بر مبنای روش، پژوهش توصیفی محسوب میشود و از میان پژوهش ات توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه آماری پژوهش به روش حذفی سیستماتیک تعداد 120 شرکت انتخاب شد. در این تحقیق جهت بررسی درماندگی مالی از سه شاخص سودخالص منفی، سرمایه در گردش منفی و منفی بودن همزمان سود و سرمایه در گردش استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها در سطح خطای پنج درصد نشان داد: بین درماندگی مالی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اندازه حسابرس بر رابطه بین درماندگی مالی شرکت و مدیریت سود تاثیر معناداری دارد.
The financial helplessness of companies is one of the factors that, when faced with it, the management of the company takes certain actions and accordingly manipulates the accounting profit as one of the most obvious performance evaluation items when faced with financial helplessness. do The companies that are facing financial helplessness to get rid of the bankruptcy costs start profit management and use more accrual items than other companies. In this research, the relationship between financial helplessness and profit management was investigated according to the role of the auditor during the period of 2015-2019. In terms of classification according to the purpose, this research is an applied research, and in terms of classification based on the method, it is considered a descriptive research, and among the descriptive researches, it is of the correlational type. The statistical sample of the research was selected by the systematic elimination method of 120 companies. In this research, three indicators of negative net profit, negative working capital, and simultaneous negativity of profit and working capital were used to investigate financial helplessness. The results of the hypothesis test at the five percent error level showed that there is a significant relationship between financial helplessness and profit management. Also, the size of the auditor has a significant effect on the relationship between the company's financial helplessness and profit management.
خلاصه ماشینی:
با توجه به مطالب ذکر شده مساله اصلي تحقيق حاضر اين است که آيا اندازه حسابرس بر رابطه بين درماندگي مالي و مديريت سود تأثير معناداري دارد؟ تحقيقگران متعددي سودمندي اطلاعات صورت هاي مالي را براي پيش بيني ورشکستگي و درماندگي مالي، مورد بررسي و تحقيق قرار داده اند.
با توجه به نتايج حاصل از جدول ٦ و سطح معنيداري محاسبه شده ميتوان بيان داشت : سطح معني داري متغير درماندگي مالي (سود خالص منفي ) کوچکتر از سطح خطاست (٠/٠٥ < prob)، بنابراين در سطح اطمينان ٩٥ درصد ضريب و آماره t مربوط به اين متغير نشان دهنده اين است که بين درماندگي مالي (سود خالص منفي ) و مديريت سود در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معني داري وجود دارد.
سطح معني داري متغير درماندگي مالي (سرمايه در گردش منفي ) کوچکتر از سطح خطاست (٠/٠٥ < prob)، بنابراين در سطح اطمينان ٩٥ درصد ضريب و آماره t مربوط به اين متغير نشان دهنده اين است که بين درماندگي مالي (سرمايه در گردش منفي ) و مديريت سود در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معني داري وجود دارد.
ساير نتايج نشان داد: سطح معني داري متغير اندازه حسابرس کوچکتر از سطح خطاست (٠/٠٥ < prob)، بنابراين در سطح اطمينان ٩٥ درصد ضريب و آماره t مربوط به اين متغير نشان دهنده اين است که بين اندازه حسابرس و مديريت سود در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معني داري وجود دارد.