چکیده:
پزشکی یکی از حرفههای مقدس میباشد که به دلیل اینکه با جان انسانها سر و کار دارد در تمامی جوامع و ادیان از اهمیت خاصی بر خوردار میباشد و در اسلام نیز مانند سایر ادیان الهی مورد توجه قرار داشته است. به تبع آن رابطه ای که میان بیمار و پزشک وجود دارد و مسئولیت، تقصیر و برائت پزشک، دارای ابعاد خاص و ویژه ای است که هم در فقه اسلامی و هم در حقوق موضوعه به آن پرداخته شده است. برائت از بیمار جهت رفع مسئولیت یکی از مسائل حوزه فقه و حقوق پزشکی است که در میان فقهای امامیه مورد اختلاف میباشد و دو دیدگاه در این خصوص وجود دارد. عدهای به عدم ضمان حکم کرده و عدهای پزشک را ضامن میدانند و لزوم اخذ برائت از بیمار را مطرح مینمایند. هدف پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای انجام شده است، بررسی تقصیرات و برائت پزشک در فقه و حقوق کیفری ایران میباشد.
خلاصه ماشینی:
برائت از بيمار جهت رفع مسئوليت يکي از مسائل حوزه فقه و حقوق پزشکي است که در ميان فقهاي اماميه مورد اختلاف ميباشد و دو ديدگاه در اين خصوص وجود دارد.
(باقريپور و خزايي، ١٣٩٨) اعتقاد عمومي حقوق دانان همواره بر اين بوده که نبايد پزشک را که از سر حسن نيت و خيرخواهي به درمان دست ميزند ضامن هرگونه تلف و خسارت بدني بيمار دانست و پزشک فقط در صورت تقصير ضامن جبران زيان هاي وارد بر بيمار برشمرده شده است .
از ديدگاه ايشان قانونگذار با رعايت ضوابطي، موجبات ضمان و مسئوليت را از پزشک برطرف نموده ، که اخذ اذن و برائت از بيمار يا اولياي قانوني وي قبل از اعمال درماني، از آن جمله است و خاطرنشان ساختن مسئوليت هاي تيم پزشکي در صورت عدم رعايت مقررات پزشکي و همچنين موازين فني و مقررات صنفي است که مسامحه در اين خصوص ، عواقب حقوقي به دنبال خواهد داشت .
» مفاد اين ماده ، علاوه بر تأکيد و تکرار حکم ماده ٣٢٢، حاوي يک نکته جديد بود: در موارد فوري که اجازه گرفتن ممکن نباشد طبيب ضامن نميباشد» (آذين ، ١٣٩٩) ٦- شرايط تأثير اخذ برائت از بيمار ممکن است چنين به نظر برسد که صرف اخذ برائت ، موجب رفع مسئوليت پزشک مي شود و حتي اگر پزشک ، جاهل به اصول علمي بوده و يا در جريان معالجهي بيمار، مرتکب تقصير شود، با تحصيل برائت ، مسئوليتي نخواهد داشت .