چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاورهی ازدواج خبره محور بر تصویر ایدهآل از همسر آینده و کمالگرایی دختران مجرد بود. روش پژوهش: روش پژوهش نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دختران مجرد شهر اصفهان در سال 1398 بود که پس از غربالگری 40 دختر به شکل در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 دختر) و گروه گواه (20 دختر) کاربندی شدند. گروه آزمایش نه جلسه نود دقیقهای تحت مداخله آموزشهای پیش از ازدواج خبره محور محقق ساخته قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه در لیست انتظار بود؛ در این پژوهش هر دو گروه در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با پرسشنامههای کمالگرایی ازدواج هیل و کارن (2016) و تصویر ذهنی از همسر ایدهآل یوسفی (1390) مورد سنجش قرار گرفتند؛ دادههای جمعآوری شده با استفاده از واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد آموزش پیش از ازدواج خبره محور بر کمالگرایی ازدواج (0.001=F= 19.15،P) و تصویر ذهنی ایدهآل از همسر ایدهآل (0.006=F=5.25،P) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجهگیری: با توجه به این نتایج میتوان گفت آموزشهای ازدواج خبره محور برای اصلاح متغیرهای کمالگرایی و تصویر ذهنی از همسر ایدهآل در بین دختران مجرد روش مناسب است.
Aim: The study was performed to compare the effectiveness of the educational intervention of the acceptance-commitment-based approach and the group choice theory approach in adolescent anxiety syndrome. Method: The research method had a quasi-experimental type with a pretest-posttest design and a two-month follow-up. The statistical population consisted of single girls in Isfahan in 2019, and 40 girls were randomly selected after screening and were randomly assigned to the experimental (n=20) and control (n=20) groups. The experimental group underwent 9 ninety-minute sessions of researcher-made expert-centered premarital training and the control group was on the waiting list. In the study, both groups were assessed at the pre-test, post-test, and follow-up stages using the Hill and Karen Marriage Perfectionism Questionnaire (2016), and the mental image of the ideal spouse by Yousefi (2011). The collected data were analyzed using the repeated-measures analysis of variance (ANOVA). Results: The results indicated that expert-centered premarital training was effective in improving marriage perfectionism (P= 0.001, F= 19.15), and the mental image of the ideal spouse (P= 0.006, F= 5.25), and the effect was stable at the follow-up stage. Conclusion: According to the results, expert-centered marriage training was a suitable method for modifying perfectionism and the mental image of the ideal spouse among single girls.
خلاصه ماشینی:
تاکنون پژوهش هاي گوناگوني جهت بررسي پديده ازدواج در ابعاد مختلف انجام شده است از جمله قائمي اصل ، نصر اصفهاني، شاه پرست و عبدل آبادي (١٣٩٨) نشان دادند ازدواج و تشکيل خانواده در ايران به طور ويژه تحت تأثير زمينه هاي جنسي (به ويژه نسبت جنسي) و زمينه هاي آموزشي (به ويژه نرخ باسوادي) است ، ولي تصميم به طلاق ميتواند علاوه بر متغيرهاي جنسي و آموزشي، تحت تأثير تورم و بيکاري نيز باشد؛ نيازي، ميري و فرهاديان (١٣٩٨) الگويي را براي معيارهاي همسرگزيني معرفي کردند که شامل معيارهاي ديني، معيارهاي خانوادگي، معيارهاي اقتصادي، معيارهاي جسمي و جنسي، معيارهاي اجتماعي ـ فرهنگي، معيارهاي فردي، معيارهاي رواني و معيارهاي اخلاقي بود.
رجبي، عباسي، سوداني و اصلاني (١٣٩٥) به منظور بهبود انتخاب و باورهاي ارتباطي دانشجويان اثربخشي آموزش پيش از ازدواج مبتني بر آگاهي را نشان دادند؛ کيميايي، صالحي فدردي و غفوري نسب (١٣٩٤) بهبود ملاکهاي همسرگزيني و هوش هيجاني جوانان اثربخشي آموزش مهارت هاي پيش از ازدواج را نشان دادند؛ ريدفيتزکي، لويسر-گرير، گامبوني، ريورا و فرارو (٢٠٢٠) طي پژوهشي ارتباط بين باورهاي مربوط به قصه عاشقانه زندگي و انتخاب همسر را با دريافت مشاوره پيش از ازدواج و بعد از ازدواج بررسي کردند نتايج آنان نشان داد افراد در باورهاي نسبت به عشق ورزي و انتخاب همسر به چهار دسته تقسيم ميشوند: واقع گرا، واقع گراي درک کننده ، عاشق پيشه ها و مرددها١ اين چهار گروه در ارتباط با دريافت مشاوره ازدواج و مشاوره پس از ازدواج سه گروه اول نگرش مثبتي به دريافت مشاوره داشتند اما افراد مردد نسبت به مشاوره نگرش منفي داشتند.