چکیده:
هدف این پژوهش شناسایی الگوی آسیبشناسی روشتربیتی تحمیل به نفس از منظر آیات و احادیث بود. این تحقیق از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از نظریه دادهبنیاد انجام شده است. نمونهگیری به صورت نظری انجام شد. دادهها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری انتخابی تحلیل گردید. مواد و محتوای این پژوهش آیات و احادیثی بوده که از حیث سند معتبر است. در این مقاله با مبنا قرار دادن دیدگاه اسلام، الگوی آسیبشناسی روشتربیتی تحمیل به نفس با استفاده از روش دادهبنیاد استخراج شد. یافتههای پژوهش نشان داد که الگوی آسیبشناسی روشتربیتی تحمیل به نفس از دیدگاه اسلام از دو جنبه آسیب زا و مطلوب قابل پیگیری است، که جنبه آسیبزای بر تجری و اقدام تلافی جویانه، یادگیری و همانندسازی، تضعیف عزت نفس، وابستگی، واماندگی، تظاهر به آداب اجتماعی، تنفر و مخالفت، نفاق و دورویی، احساس حقارت و خود کمبینی تأکید دارد و همچنین جنبه مطلوب؛ زدودن صفات ناپسند اخلاقی ،حفظ حیات و امنیت، تربیت طبایع ناسازگار با فطرت، قوام زندگی اجتماعی، فراهم آوردن زمینه مناسب برای تلاش همگانی، ابتلاء و آزمایش، مسؤلیتپذیری، آرامش و خود اتکائی و احترام به انضباط اجتماعی مدنظر قرار گرفته است.
The purpose of this study was to identify the pathological pattern of self-imposed training method from the perspective of verses and hadiths. This research is a qualitative research that has been done using data-based theory. Sampling was done theoretically.Data were analyzed during three stages of open coding, axial coding and selective coding. The material and content of this research are verses and hadiths that are valid in terms of document. In this article, based on the Islamic view, the pathology model of the self-imposed training method was extracted using the data-based method. Findings showed that the pathological pattern of self-imposed training method from the Islamic point of view can be traced from both traumatic and desirable aspects. Traumatic aspect emphasises insolence and retaliatory action, learning and assimilation, weakening self-esteem , dependence, exhaustion, pretense of social etiquette, hatred and opposition, schism and hypocrisy, feelings of inferiority and self-deprecation. Also, the above-mentioned desirable aspect focuses on elimination of immoral moral traits, preservation of life and security, training of tempers that are incompatible with human nature, consistency of social life, providing a suitable environment for public effort, affliction and experimentation, responsibility, calmness and self-reliance, and respect for social discipline are considered.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش نشان داد که الگوی آسیبشناسی روشتربیتی تحمیل به نفس از دیدگاه اسلام از دو جنبه آسیبزا و مطلوب قابل پیگیری است که جنبه آسیبزا بر تجری و اقدام تلافیجویانه، یادگیری و همانندسازی، تضعیف عزت نفس، وابستگی، واماندگی، تظاهر به آداب اجتماعی، تنفر و مخالفت، نفاق و دورویی، احساس حقارت و خود کمبینی تأکید دارد و همچنین جنبه مطلوب؛ زدودن صفات ناپسند اخلاقی، حفظ حیات و امنیت، تربیت طبایع ناسازگار با فطرت، قوام زندگی اجتماعی، فراهم آوردن زمینه مناسب برای تلاش همگانی، ابتلا و آزمایش، مسئولیتپذیری، آرامش و خوداتکائی و احترام به انضباط اجتماعی مدنظر قرار گرفته است.
سپس با اندیشیدن در مورد ابعاد متفاوت این مقولهها و یافتن پیوندهای میان آنها «رمزگذاری محوری» انجام میشود و سرانجام با «کدگذاری انتخابی» مقولهها پالایش میشوند (مهرابی و همکاران، 1390)؛ بدین ترتیب در این پژوهش با توجه به هدف پژوهش از میان رویکردهای موجود در فرایند پژوهش برای تبیین و ساخت نظریه از رویکرد تأسیسی و با بهرهگیری از روش دادهبنیاد، الگوی آسیبشناسی روش تربیتی تحمیل به نفس از منظر آیات و احادیث طراحی شد.
5. یافتههای پژوهش در این پژوهش تلاش شده است تا الگوی آسیبشناسی روش تربیتی تحمیل به نفس برای نظام آموزشی با استفاده از نظریه دادهبنیاد الگوسازی مفهومی شود.
6. بحث و نتیجهگیری هدف این پژوهش طراحی الگوی آسیبشناسی روش تحمیل به نفس از منظر اسلام برای نظام تعلیم و تربیت بوده است.