چکیده:
زمینه و هدف: یکی از مهمترین راهکارهای پرورش ایدههای نو و کارآفرین، بنیان نهادن فرهنگ کارآفرینی در سازمان است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی براساس مدل کامرون و کوئین بر کارآفرینی در یک شرکت دولتی است. روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی - تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل 691 نفر از کارکنان یک شرکت دولتی است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد آن 252 نفر از آنها به روش نمونهگیری تصادفی - طبقهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد فرهنگ سازمانی مدل کامرون و کوئین (2006) و کارآفرینی مارگارت هیل (1996) استفاده شد. روایی پرسشنامههای یادشده توسط اساتید و صاحبنظران تایید شد و ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی پرسشنامهها بهترتیب 93/0 و 94/0، بهدست آمد. همچنین برای تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف - اسمیرنوف، رگرسیون خطی ساده و چندگانه استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد مؤلفههای فرهنگ توسعهگرایی، مراتبگرایی و گروهگرایی بهترتیب در این شرکت دولتی دارای بیشترین تأثیر معنادار بر کارآفرینی بود اما مؤلفه فرهنگ نتیجهگرایی تأثیر معناداری بر کارآفرینی نداشت. نتایج: با توجه به اینکه براساس نتایج بهدستآمده فرهنگ سازمانی غالب در شرکت یادشده فرهنگ توسعهگرایی است. پیشنهاد میشود، این شرکت برای حفظ پایایی و پویایی و همچنین ارتقای وضعیت کارآفرینی، فرهنگ سازمانی توسعهگرایی را تقویت کند.
خلاصه ماشینی:
نقدي ، بابايي سياهکلرودي ، عليپور و مطلائي (١٣٩٦)، در پژوهشي با عنوان «بررسي و تبيين رابطه بين فرهنگ سازماني براساس مدل هافستد و ابعاد کارآفريني سازماني » که با استفاده از روش توصيفي - همبستگي بر روي ٢٨٥ نفر از کارکنان دانشکده هاي دانشگاه تهران انجام دادند، اعلام کردند؛ بين ابعاد شناسايي شده فرهنگ سازمان و کارآفريني سازماني ، رابطه معناداري وجود دارد.
محمدلو، موسي خاني ، معمارزاده طهران و حميدي (١٣٨٨) در پژوهشي باعنوان «تناسب و شکاف بين راهبردهاي اقتضائي منابع انساني با راهبرد، ساختار و فرهنگ سازماني در نيروي انتظامي » که جامعه آماري آن کليه مديران و معاونان نيروي انتظامي بودند و نمونه گيري به روش تصادفي نسبتي به تعداد ٣٨٢ نفر انجام شد، به اين نتيجه رسيدند که بين راهبرد در حالت موجود و مطلوب به اندازه ١، ساختار در حالت موجود و مطلوب به اندازه ٣ و فرهنگ سازماني به اندازه ١، نيرويابي ١، آموزش ١، مديريت عملکرد ١ و پرداخت ها ١ شکاف مشاهده مي شود.
نتايج پژوهش هاي منوريان و احمدي تنکابني (١٣٩١)، کلاته سيفري و تندنويس (١٣٩٠)، شهرکي پور و همکاران (١٣٨٩) و زالي و همکاران (١٣٨٩)، که به بررسي رابطه متغير فرهنگ سازماني بر کارآفريني سازماني به ترتيب در بانک کارآفرين ، اداره کل تربيت بدني استان تهران ، دانشگاه لرستان و دانشگاه تهران پرداختند به نتايج تاحدودي مشابه دست يافته و گزارش کردند که بين فرهنگ سازماني با کارآفريني سازماني در سازمان مورد مطالعه رابطه معني داري وجود دارد.