چکیده:
سیر زندگی و تبیین شخصیت و نبوت حضرت موسی علیهالسلام در قرآن کریم بسیار شکوهمند و رمزآلود بیان شده است. که رمزگشایی از آن در هر برههای متناسب با شرایط آن عصر ضرورت مییابد. در مطالعه و بررسی آموزههای دو کتاب در موضوع نبوت حضرت موسی علیهالسلام علیرغم تفاوت در سطح تعالیم و شریعت، همخوانی و پیوستگی فراوانی نیز مشاهده میگردد. تطبیق روزگار قوم اسرائیل با حوادث عصر اسلام (که مورد تاکید روایات است) بر ضرورت پژوهش میافزاید و میتوان با امیدها و عبرتهای برگرفته از آن همخوانی وجوه اشتراک را برجسته نمود. ارایه تصویری متناقض در ساختار شخصیتی حضرت موسی علیه-السلام که در برخی عبارات عهد عتیق مشاهده میگردد، متأثر از برداشت پیروانی است که بر کتاب مقدس تحمیل شده و باید در پالایش آن اهتمام نمود. در این مقاله سعی گردید آموزههای متعدد در ابعاد مختلفی از شخصیت و نبوت حضرت موسی علیهالسلام در دو کتاب مطرح و به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان بعد از بیان نتایج مقاله، پیشنهاد گردید تا تقویت وجوه مشترک و توجه به همخوانی بسیار در آموزهها، بستری مناسب برای مطالعات تطبیقی فراهم گردد و همزیستی و تعامل بیشتر پیروان دین ابراهیمی را در پی داشته باشد.
The course of life and explanation of the character and prophecy of Prophet Moses (pbuh) is expressed in the Holy Quran in a very glorious and mysterious way. It is necessary to decipher it at any time in accordance with the conditions of that era. In studying the teachings of the two books on the subject of the prophethood of Prophet Moses (pbuh), despite the differences in the level of teachings and Shari'a, there is a lot of consistency and coherence. The adaptation of the time of the people of Israel to the events of the Islamic era (which is emphasized in the narrations) adds to the necessity of research, and the concordance of the commonalities with the hopes and lessons learned from it can be highlighted. The paradoxical presentation of the character structure of Prophet Moses (pbuh) that is seen in some Old Testament expressions is influenced by the perception of the followers that is imposed on the Bible and should be refined. In this article, we tried to present various teachings in different dimensions of the personality and prophecy of Prophet Moses (pbuh) in two books and to compare them comparatively. In the end, after expressing the results of the article, it was suggested to strengthen the commonalities and pay attention to the great harmony in the teachings, to provide a suitable platform for comparative studies and to lead to more coexistence and interaction of the followers of the Abrahamic religion.
خلاصه ماشینی:
ارايه تصـويري متناقض در سـاختار شخصيتي حضرت موسي عليه السلام که در برخي عبارات عهد عتيق مشاهده ميگردد، متأثر از برداشت پيرواني است که بر کتاب مقدس تحميل شده و بايد در پالايش آن اهتمام نمود.
بنابراين بازنگري در تحليل آموزه ها و سيره حضرت موسي عليه السلام به طور صحيح ، تطبيقي و عاري از هرگونه تعصب در قرآن کريم و عهد عتيق ، تقويت و برجسته نمودن وجوه اشتراک و پالايش تحريف از آن بيش از هميشه ضرورت دارد.
در اين راستا سوالات ذيل قابل طرح ميباشد: - چرا مفهوم و عمق آموزه هاي دو کتاب در موضوع نبوت حضرت موسي عليه السلام متفاوت بيان شده است ؟ - وجوه اشتراک و افتراق قرآن کريم و عهد عتيق و ميزان همخواني آموزه هاي آن چگونه توصيف شده است ؟ ٢- طرح وجوه اشتراک و افتراق و تبيين آموزه ها ١-٢- تطبيق قوم اسرائيل با عصر حاضر( عبرت ها و اميدها) دوران زندگي و نبوت موسي عليه السلام توأم با اسرار و رموزي است که رمزگشايي از آن در هر برهه اي 1193 از زمان براي مخاطب ضــرورتش احســاس ميگردد.
و در ادامه خداوند رسالت موسي عليه السلام را اين گونه به وي ابلاغ ميکند: نازل شده ام تا قوم خود را از دست مصريها نجات بدهم و از مصر بيرون آورده و به سرزمين غني و حاصلخيز ببرم ...
پژوهشـگران عهد عتيق عليرغم ترديدهايي که بر شخصيت و اصالت تاريخي موسي عليه السلام و اسفار وي وارد ميکنند؛ او را برترين پيامبر الهي ميدانند که با خداي خود رو در رو سخن گفته و او را مشاهده نموده است .