چکیده:
تشویق بی نظیر اسلام به فراگیری علوم از جمله تاکید فراوان بر بهداشت وسلامت جسم وروان، مسلمین را واداشت تا به علم طب بیش از دیگر علوم اهمیت قائل شوند و آنرا از شریفترین علمها به شمار آورند. فتح کشورهای دارای تمدن کهن به قلمرو جهان اسلام ، ارتباطات علمی و فرهنگی گسترده ای میان اعراب و سایر افراد سرزمینهای فتح شده ایجاد نمود.از سویی توجه خاص مسلمانان و خلفا و اُمرای آنها به علم طب باعث شد تا اعراب بتوانند از دستاوردهای غنی و عظیم آن سرزمینها و سایرممالک دیگر در زمینه علم فوق بهره و برای انتقال بهتر مفاهیم پزشکی آن سرزمینها از مترجمان زبده ای در این راستا نیز استفاده کنند. این امور موجبات ظهور متفکران ومحققان منحصر به فردی در جهان اسلام گردید تا با شیوه های ابداعی خویش در درمان بیماریها و نیز با تالیفات گرانقدر خود سهم و نقش قابل توجهی را در پیشبرد دانش پزشکی بعمل آوردند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که چه عواملی در رشد و شکوفایی طب در جامعه تمدنی اسلام خصوصا در قرون ( 3 و 4 ه) تأثیر داشته اند؟ لذا فرضیه پژوهش برآن است که وجود ظرفیتهای مناسبی چون تشویق اسلام و سنت نبوی ، تأثیر جندیشاپور، نهضت ترجمه ، تشویق خلفا و حکما و تلاش علمای برجسته این عرصه را در رشد و بالندگی طب مورد بررسی وتبیین قرار دهد.
The unique encouragement of Islam to learn sciences, including the great emphasis on physical and mental health, has made Muslims pay more attention to medicine than other sciences and consider it as one of the most honorable sciences. The conquest of the ancient civilized countries into the realm of the Islamic world established extensive scientific and cultural ties between the Arabs and the rest of the conquered lands. Those lands and other countries should benefit from the above science and use better translators in this regard to better convey the medical concepts of those lands. These matters led to the emergence of unique thinkers and researchers in the Islamic world to play a significant role in advancing medical knowledge with their innovative methods in the treatment of diseases and also with their valuable writings. The present study, with a descriptive-analytical method, seeks to answer the question that what factors have influenced the growth and prosperity of medicine in the Islamic civilized society, especially in the 3rd and 4th centuries? Therefore, the research hypothesis is to examine and explain the existence of appropriate capacities such as encouraging Islam and the Prophetic tradition, the influence of Jundishapur, the translation movement, encouraging caliphs and sages, and the efforts of prominent scholars in this field in the growth and development of medicine.
خلاصه ماشینی:
حال آنکه با ترجمه آثار ايراني، هندي، يوناني – رومي موجود در دانشگاه جندي شاپور و بهره گيري از علم دانشمندان و پزشکان ، ميراث علمي جندي شاپور خود سهم بسزايي در رونق تمدن اسلامي يافت ، چرا که با وجود انديشمندان و پزشکان سرياني در اين دانشگاه چه در زمان ساساني و چه بعد از آن ، زبان آموزش و گفتگو در اين دانشگاه زبان سرياني که خويشاوندي نزديکي با زبان عربي داشت ، بود و اين امر راه ايرانيان را با انتقال علوم به زبان عربي و تسلط بر اين زبان براي نخستين بار قادر ساخت ، که نداي خود را به گوش تمام جهانيان برسانند و اعتبار علمي خود را حفظ نموده و حتي بر جايگاه علمي ايرانيان در جهان اسلام و تمدن آن بيفزايد.
( نجم آبادي ، ١٣٧٥ : ١٢١) ، بنابراين در قرون اوليه اسلامي، يکي از کارهاي مهمي که در گسترش تمدن مسلمانان تأثيري بسزا داشت ، ترجمه کتاب هاي علمي اقوام و ملل ديگر بود (جعفري، ١٣٧١: ١٧٧)،.
نقد رازي بر(آرايولاجايلتيينو،س د٢ر٨با٣ره ١ ديد:ن ، شن٥يد٢٠ن )، چنانکه رازي (٣١٣- ٢٥١ ه ق ) پزشک نامدار ايراني در چند رساله و کتاب طبي و فلسفي و علمي خود بدان مبادرت ورزيده و پس از اين ، باب انتقاد بر استادان سابق به مانند بقراط و جالينوس و مؤلفان و آثار آنان باز شد و ديگر پزشکان اسلامي نيز ايرادات و شکوکي بر مطالب کتب قدما کرده اند.