چکیده:
شیوه های مبادرت به خصوصی سازی در کشورهای مختلف، بر حسب مقاصد و غایات سیاسی و اقتصادی متفاوت، ناهمگون می باشند. در کشور فرانسه نیز پس از آغاز نهضت ملی سازی شرکت های خصوصی و تحقق کامل آن در برهه ی زمانی 1989 الی 2000 م که نتیجه ای جز اشاعه ی نارضایتی های منبعث از بروکراسی نامشروع شرکت های ملی، رکود اقتصادی و ... را در پی نداشت، خصوصی سازی به عنوان راهکاری مصلح و نائل به مطلوب در جهت زوال وضعیت ملی بودن شرکت ها، در میان اندیشمندان و سیاستمردان فرانسوی طرفدارانی پیدا نمود. لذا در مقام نیل به مقصود، سیاست مردان فرانسوی، انتقال سهام شرکت های ملی به بخش خصوصی را مناسب ترین و کارآمد ترین شیوه ی خصوصی سازی کارآمد قلمداد نموده و اقدامات عملی خود را بر همین اساس طرح ریزی نمودند فلذا از سال 1986 م، فرآیند خصوصی سازی به نحو جدی در دستور کار دولتمردان فرانسوی قرار گرفت اما شایان ترین و بارزترین جلوه های آغازین آن توسط دولت شیراک از سال 2002 م آغاز گردید و فرآیند مذکور تاکنون ادامه دارد. در این سالها بسیاری از شرکت های ملی به بخش خصوصی واگذار گردیدند اما نکته ی حائز اهمیت آن است که اندیشمندان فرانسوی در خصوص مطلوب واقع شدن اقدامات انجام شده، آثار مثبت اقتصادی، کامیابی ها و ناکارآمدی های مرتبط با اقدامات مبه عمل آمده هم نظر نمی باشند.
Methods of privatization in different countries are heterogeneous in terms of different political and economic goals and objectives. In France, after the beginning of the nationalization movement of private companies and its full realization in the period 1989 to 2000 AD, which resulted in the spread of dissatisfaction resulting from the illegitimate bureaucracy of national companies, economic recession, etc. Privatization, as a viable solution to the deteriorating national status of companies, gained popularity among French thinkers and politicians. Therefore, in order to achieve this goal, the policy of French men considered the transfer of shares of national companies to the private sector as the most appropriate and efficient method of efficient privatization and planned their practical measures accordingly. Privatization was seriously on the agenda of the French government, but its most notable and obvious manifestations began with the Chirac government in 2002, and the process continues to this day. Many national companies have been privatized over the years, but it is important to note that French thinkers do not agree on the desirability of the measures taken, the positive economic effects, the successes and inefficiencies associated with the measures taken. To be.
خلاصه ماشینی:
لذا در مقام نيل به مقصود، سياست مردان فرانسوي، انتقال سهام شرکت هاي ملي به بخش خصوصي را مناسب ترين و کارآمد ترين شيوه ي خصوصي سازي کارآمد قلمداد نموده و اقدامات عملي خود را بر همين اساس طرح ريزي نمودند فلذا از سال ١٩٨٦ م ، فرآيند خصوصي سازي به نحو جدي در دستور کار دولتمردان فرانسوي قرار گرفت اما شايان ترين و بارزترين جلوه هاي آغازين آن توسط دولت شيراک از سال ٢٠٠٢ م آغاز گرديد و فرآيند مذکور تاکنون ادامه دارد.
12 النهايه به طور کلي شرکت هاي ذيل در اين برهه ي زماني منتقل گرديدند: (رابرت ، ٢٠١٦، ١٣٩) (رجوع شود به تصویر صفحه) ٤ – ٢ ١٩٩٧ الي ٢٠٠٢ در سال ١٩٩٧، با سرکارآمدن دولت ژوزفين ، فرآيند خصوصي سازي کماکان به قوت پيشين خود ادامه يافت با اين تفاوت که دولت مذکور، در اعمال و اقدامات خود، به نحو جدي به توسعه ي همکاري هاي صنعتي با کشورهاي اتحاديه ي اروپا توجه داشت و پس از تحقق خصوصي سازي، در صدد جلب سرمايه گذاري خارجي در حوزه ي صنعت کشور فرانسه بوده و در اين راستا مجاهدت هاي فراواني نمود؛ از نظر وي تحقق خصوصي سازي بدون حمايت لاحق از بخش خصوصي، سبب عقيم ماندن اهداف خصوصي سازي گرديده و رشد وتوسعه اي براي شرکت هاي منتقل شده به ارمغان نخواهد آورد.
در جدول ذيل آمار مالکيت بيگانگان در شرکت هاي خصوصي شده بيان شده است : (برنه و پوگورل ، ٢٠٠٤، ٤٠) (رجوع شود به تصویر صفحه) برخي از کارشناسان ضد گلوباليسمي فرانسوي چنين اذعان نموده اند: «درصد قابل توجهي از رکود اقتصادي فرانسه در اين سال ها (٢٠١٨) متأثر از وابسته ساختن اقتصاد کشور به کشورهاي اروپايي و آمريکا مي باشد...