چکیده:
هدف مقاله حاضر بررسی حقوق بشر در گفتمان دکترین مهدویت میباشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای میباشد. در پاسخ به سؤال اصلی که جایگاه حقوق بشر در گفتمان دکترین مهدویت چیست؟ میتوان بیان کرد که دکترین مهدویت بر کرامت ارزشی یا اکتسابی بشر تأکید بیشتری دارند، اما اعلامیۀ جهانی حقوق بشر به جهت جلوگیری ایجاد اختلاف با دیدگاه کشورهای سکولار از پذیرش ذاتی بودن کرامت پرهیز میکند. اعتقاد به تحقق حقوقی چون برابری و مساوات و عدالت و امنیت و آسودگی باعث جهانشمولی و هیجان برانگیزی و آرمانساز بودن مهدویت شده است که توسط مجمع عمومی سازمان ملل در 30 ماده اعلامیه حقوق بشر در جهت آرمان مشترک جهانیان برای توسعه حقوق و آزادیهای انسانها اعلام شد. در نهایت اینکه در عصر ظهور هیچ فردی از شمول «حقوق بشر» خارج نیست و اعتقاد به مهدی (عج) تنها نشانگر یک باور اسلامی، با رنگ خاص دینی نیست بلکه خواستهی همه انسانها با مذاهب گوناگون در قالب الهام فطری مردم است.
The purpose of this article is to examine human rights in the discourse of the Mahdism doctrine. The research method is descriptive-analytical and using library resources. In response to the main question, what is the place of human rights in the discourse of the doctrine of Mahdism? It can be argued that the doctrine of Mahdism places more emphasis on the value or acquired dignity of human beings, but the Universal Declaration of Human Rights avoids acknowledging the inherent dignity of dignity in order to avoid conflict with the views of secular countries. Belief in the realization of rights such as equality, justice, security, and prosperity has led to the universality, excitement, and idealism of Mahdism as proclaimed by the UN General Assembly in 30 articles of the Universal Declaration of Human Rights in pursuit of the common goal of promoting human rights and freedoms. . Finally, in the age of advent, no one is excluded from the scope of "human rights" and belief in the Mahdi (pbuh) is not only an indication of an Islamic belief, with a specific religious color, but the desire of all human beings with different religions in the form of natural inspiration.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، ادبيات و فرهنگ مهدوي مدخلي اســت که تمامي اعتقادات اسلامي و حتي نظام اعتقادي ديگر اديان از آن منظر نگريســته ميشود و در عين حال که مهدويت قســيم ديگر اعتقادات همچون توحيد، نبوت، معاد و امثال آن اســت ، اما شــاخصه مهمي دارد که آن را حتي از نبوت رسولان ممتاز ميســازد و به آن، شايســتگي احراز جايگاه يک دکترين جهانــي را ميدهد و آن تماميت بخشي و تکميل کارکردهاي تمامي انبيا در طول تاريخ بشر، به وحدت رساندن تمامي آموزه هاي اديان گذشــته ، تفســير خالص و توانا از اعتقادات ديني و قطعي بودن تحقق اين ايده آل و آرمان ديني است (صادقي تهراني، ۱۳۹۰: ۱۴۲).
مؤلفه هاي انسانشــناختي و جامعه شــناختي آموزه مهدويت ابعاد مختلفي دارد؛ مفاهيمي چــون غيبت و انتظار و عقايدي همچــون ظهور منجي بشــريت ، حضرت مهدي (عج ) و حاکميت ديــن واحد در ميان مردم و تبديل ترس و هراس بشر به امنيت و آسودگي و رفاه ، و نابودي ظلم و جور و تحقق عدالت آنچه «مهدويت » را جهانشــمول و هيجانبرانگيز و آرمانســاز کرده ، اعتقاد به تحقق حقوقي چون برابري و مساوات و عدالت و امنيت و آسودگي است .
آنچه تحت عنوان مهدويت مطرح ميگردد يک ادعاي تجربه نشــده نيست بلکه اين نظريه مهم در حکومت مداري و تمامي شئون زندگي بشر شيوه تکامل يافته حکومت علوي در اصول مهم و حقوق بنيادين براي همه بشريت نظير برقراري عدل و قسط به گستره کل جهان، حاکميت امنيت و صلح عمومي شــکوفايي اوضاع اقتصادي، برقراري و اجرا احکام الهي و فطري، شــکوفايي علم و جوشــش حکمت و تکامل عقول بشري و حاکميت مستضعفان و موحدان بر روي زمين تئوري متفاوت شيعه و طرحي براي سامان دهي کل جهان ميباشد (هاشمي مياندشتي، ۱۳۹۵: ۳).