چکیده:
بیان مسئله: مارتین سلیگمن، پدر روانشناسی مثبت، درجستجوی آنچه ارسطو«زندگی خوب» مینامد؛ بر جنبههایِ مثبتِ انسان، تمرکز و تأکید میکند؛در نتیجه فضیلتها وتوانمندیها را جایگزینِ مؤلّفههای دستورالعملِ تشخیصِ اختلالات روانشناختی قرار میدهد. این جنبشِ نوین با انگیزۀ بهینهسازی کیفیّت زندگی از طریق ارتقای شادی ذهنی در بسترِ رضایت از گذشته، شادمانیِ حال و امید وخوشبینی نسبت به آینده، شکل گرفته است. نظریۀ بهزیستی ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاورد برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلتِ عدالتطلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانهروی و بیست وچهار توانمندی، زیر بنای آن را تشکیل میدهند.روش: این پژوهش ، با روش تحلیل محتوا و یافتههای آماری، به مطالعۀ شاخصههایِ نظریۀ بهزیستی در غزلیّات شمس بر پابۀ روانشناسیِ مثبتنگر سلیگمن میپردازد تا ابعاد تازهای از این اثر را با نگاهی متفاوت مطرح کند.یافتهها و نتایج: از آنجا که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روانشناسی مثبتنگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید نسبت به آینده و کسب خشنودی در زمان حال، به منظورِ پرورش انسانِ توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی بامعناست؛ به همین سبب اقیانوس پر رمز و رازِ غزلیّات شمس با سیطرۀ موسیقی و عشق، عرصۀ شکلگیری و نمودِ امواجی از عناصر نظریۀ بهزیستی است که در این پژوهشِ میانرشتهای بدان پرداخته شده است؛ در نتیجه بر اندیشههای سازگاری مولانا و سلیگمن در مقولۀ شکوفایی و ضرورتهایِ تلاش انسان در این باره، برای دستیابی به کمال توجه دارد.
Problem Statement: Martin Seligman, the father of positive psychology, in search of what Aristotle called the “good life”, by focusing on the positive aspects of human beings, replaced virtues and abilities with the components of the Guidelines for Diagnosing Psychological Disorders. This new movement has been formed with the motivation of optimizing the quality of life by promoting mental happiness in the context of satisfaction with the past, the happiness of the present, and hopeful optimism for the future. The Welfare Theory refers to positive emotion, positive relationships, meaning, fascination, and achievement to achieve prosperity. The six virtues of justice, altruism, excellence, wisdom, courage and moderation, and twenty-four abilities underlie it. Research Method)s): The present study, using content analysis and statistical findings, investigates the characteristics of the Welfare Theory in Shams’ sonnets based on Seligman’s positive psychology in order to introduce new dimensions of this work with a different perspective. Result/Finding: Because the common goals of literary and mystical works with positive psychology are to acquire satisfaction from the past, hope for the future, and gain satisfaction in the present in order to cultivate a capable human being on the path to prosperity and meaningful life, the mysterious ocean of Shams’ lyric poems with the dominance of music and love, the field of wave formation and expression is one of the elements of the Welfare Theory that has been addressed in this interdisciplinary research. As a result, it looks at the ideas of Rumi and Seligman’s adaptation to the category of prosperity and the necessities of human endeavor in this direction to achieve perfection.
خلاصه ماشینی:
يافته ها و نتايج : از آنجا که اهداف مشترک آثار ادبي و عرفاني با روان شناسي مثبت نگر، تحصيل رضايت از گذشته ، اميد نسبت به آينده و کسب خشنودي در زمان حال ، به منظور پرورش انسان توانمند در مسير شکوفايي و زندگي بامعناست ؛ به همين سبب اقيانوس پر رمز و راز غزليات شمس با سيطرة موسيقي و عشق ، عرصۀ شکل گيري و نمود امواجي از عناصر نظريۀ بهزيستي است که در اين پژوهش ميان رشته اي بدان پرداخته شده است ؛ در نتيجه بر انديشه هاي سازگاري مولانا و سليگمن در مقولۀ شکوفايي و ضرورت هاي تلاش انسان در اين باره ، براي دستيابي به کمال توجه دارد.
هدف مشترک آثار عرفاني و روان شناسي مثبت نگر، تحصيل رضايت و آرامش از گذشته ، خوش بيني و اميدواري نسبت به آينده و کسب شادي و خشنودي در زمان حال براي پرورش انسان هاي توانمند، در مسير رسيدن به شکوفايي و زندگي بامعناست .
با بررسي پيشينۀ تحقيق به اين حقيقت دست يافتيم که در نمونه هاي ذکرشده تنها به مسئلۀ شادي و غم پرداخته شده و تاکنون محققان به شاخصه هاي نظريۀ بهزيستي در غزليات شمس برپايۀ روان شناسي مثبت نگر سليگمن توجه نکرده اند.