چکیده:
دربارة عمل اخلاقی و اینکه منشا و خاستگاه آن چیست، نظرات متفاوتی وجود دارد. کانت در آثار خویش، ایمان را امری معرفی میکند که یکسره مربوط به اخلاق است. او با پسزدن ایمان دینی، قانون اخلاقی خویش را بر مبنای عقل عملی بنا مینهد. شهید مطهری معتقد است که التزام به فعل اخلاقی، بر مبنای عقل نظری به صورت تکیه بر معرفت و ایمان به خداوند متعال است که به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه در انسان وجود دارد. او رابطه ایمان و فعل اخلاقی را رابطهای دوسویه میداند که به تقویت یکدیگر میپردازند. روش تحقیق به صورت توصیفی ـ تحلیلی و بررسی کتابخانهای آثار شهید مطهری و کانت است. از جمله نقدهای مطرحشده توسط شهید مطهری، اشکال در انگیزش برای عمل و مغالطه بین نفع فردی و نفع به غیر است.
There are different views on moral action and its origin. In his works, Kant introduces faith as something that is entirely related to morality. By rejecting religious faith, he establishes his moral law on practical reason. Martyr Motahhari believes that adherence to a moral action based on theoretical reason relies on knowledge of and faith in God Almighty, which exists consciously or unconsciously in human beings. He argues that faith and moral action reinforce each other and there is a mutual relationship between them. The research method is descriptive-analytical and a library-based review of Shahid Motahhari and Kant has been done. Problem in the motivation for action and the fallacy between benefiting oneself and benefiting the others are among the criticisms made by Martyr Motahhari.
خلاصه ماشینی:
شهید مطهری معتقد است که التزام به فعل اخلاقی، بر مبنای عقل نظری به صورت تکیه بر معرفت و ایمان به خداوند متعال است که به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه در انسان وجود دارد.
استاد شهيد مطهری با نفی دستور اخلاقی کانت، که به وسیله آن ایمان به خدا، خلود نفس و اختیار را به اثبات میرساند و تأکید بر عدم توانایی انسان در تدوین نقشه راهی کامل برای سعادت ابدی خود و جامعه دارد، راه را بر مابعدالطبیعه کانتی میبندد (همان، ص 55).
شهيد مطهری تأکید میکند که کانت با این نظریه، مفهوم خیر و خوبی را از اخلاق حذف کرده و کاری را اخلاقی میداند که تنها به دلیل احساس تکلیف و از سر وظیفه انجام شده باشد.
بنابراین، در نگاه شهيد مطهری، وصول به خیر و نیکی نیز هدف شمرده است، بهطوریکه در منظر شارع هم منشأ اراده و انجام عمل، که همان تبعیت از دستور خداوند اصالت دارد و هم خیر و نیکی، رابطه این دو، رابطهای دو سویه است که به تقویت یکدیگر میپردازند.
از نگاه شهيد مطهری، عقل عملی در منظومة فکری کانت، که فقط به یک چیز دستور میدهد و عقل نظری نیز نمیتواند و نباید در اینباره به اظهارنظر بپردازد، همان خدای اشاعره را ترسیم میکند که فقط خواسته دستور را پیروی کند و هرگز در مورد غرض افعال موردنظر خداوند اندیشهای به کار نبرد و دست بشر را از درک حسن و قبح افعال کوتاه کرده است.
لذا در نگاه ایشان، ریشة عمل به نظریه خودآیینی اخلاقی کانت (انجام عمل صرفاً به خاطر خود عمل و نه هیچ انگیزه دیگری) نیز همان حس همگانی و فطری پرستش خداوند متعال است.