چکیده:
یکی از ویژگیهای اصلی نهضت پروتستان که در عملکرد رهبران آن، بهویژه مارتین لوتر نیز کاملا ظهور و بروز دارد، مخالفت و تقابل با مرجعیت دینی در کلیسای کاتولیک و در راس آن پاپ است. «نهضت اصلاح دینی»، نه با شخص پاپ یا نهادی خاص، بلکه با اصل مرجعیت پاپ و حاکمیت کلیسا ضدیت داشت. اصلاحطلبان پس از آنکه با تاکید بر شعارهایی مانند «فقط کتاب مقدس»، حجیت و مرجعیت مقامات و نهادهای کلیسایی را به چالش کشیدند، کوشیدند کتاب مقدس را «یگانه مرجع حقیقی دین» معرفی کنند؛ اما به علت آنکه برداشتهای مختلف از کتاب مقدس همواره امکانپذیر است، این تغییر مرجعیت در عمل، مشکلات مهمتری را به وجود آورد که از آن به «بحران مرجعیت» یاد میکنیم. درواقع رهبران پروتستان به قصد اصلاح مرجعیت موجود، اصل بنای مرجعیت دینی را تخریب کردند و چنان هرج و مرجی به وجود آوردند که دیگر تلاشهای خودشان هم برای بازسازی این بنا بیفایده بود و هرگز نتوانستند این آب رفته را به جوی بازگرداندند. چون خطر تاثیر پروتستانتیزم در جامعه اسلامی، بهویژه میان روشنفکران مسلمان همواره وجود داشته است، این مقاله با روشی توصیفی ـ تحلیلی به بررسی علل و عوامل، فرایند شکلگیری و پیامدهای این مسئله پرداخته است.
One of the main characteristics of the Protestant movement, which is fully evident in the actions of its leaders, especially Martin Luther, is the opposition and confrontation with the religious authority in the Catholic Church, headed by the Pope the "Reformation" was opposed not to the Pope or a specific institution, but to the principle of the authority of the Pope and the authority of the church. Challenging the authority and authority of church and institutions and emphasizing slogans such as "only the Bible", reformers tried to introduce the Bible as "the only real authority of religion"; But due to the fact that different interpretations of the Bible are always possible, changing the authority created more important problems in practice, which we call the "crisis of authority". In fact, reforming the existing authority, Protestant leaders destroyed the original building of religious authority and created such chaos that their other efforts to rebuild this building were useless. Considering the danger of the influence of Protestantism in Islamic society, especially among Muslim intellectuals, this paper has investigated the causes and factors, formation process and consequences of this problem with a descriptive-analytical method.
خلاصه ماشینی:
هرچند استحکام آموزههاي اسلام و تفاوتهاي بنياديني که ميان سازمان روحانيت شيعه و نهاد کليساي کاتوليک وجود دارد مانع از آن است که چنين تقابلي در نظام تشيع و مرجعيت ديني حاکم بر آن به وجود آيد، اما موضوعات و نکات مشابهي که هنگام مطالعه و بررسي فرايند شکلگيري پروتستانتيزم به ذهن خواننده شيعي متبادر ميشود، و نيز تشابهاتي که در افکار، گفتار و عملکرد رهبران نهضت اصلاح ديني و برخي از روشنفکران ايران اسلامي مشاهده ميشود، اهميت شناخت پروتستانتيزم را بيشتر ميکند.
2. بررسی انديشههاي بنيادين پروتستان و تقابل آن با مرجعيت پاپ و کليساي کاتوليک مهمترين شاخصهاي که براي قضاوت درباره نهضت پروتستان ميتوان به آن استناد نمود، شعارها و انديشههاي بنياديني است که توسط رهبران اصلي اين جريان، يعني مارتين لوتر (Martin Luther)، اورليش زوينگلي (Huldrych Zwingli) و جان کالون (Jean Calvin) مطرح شده است.
فقط کتاب مقدس بهجرئت ميتوان گفت: تمام تقابلي که ميان نهضت اصلاح ديني و کليساي کاتوليک به وجود آمد و تمام حملاتي که به مرجعيت پاپ و حجيت نهاد کليسا صورت گرفت، ريشه در تأکيد شديد اصلاحطلبان بر شعار «فقط کتاب مقدس» داشت.
ازاينرو، تأکيد بر شعار «فقط کتاب مقدس» توسط اصلاحگران و ترويج اين عقيده که هيچ منبع ديگري براي شناخت دين پذيرفته نيست، به راحتي ميتوانست حجيت هزارساله سنت شکلگرفته در کليساي کاتوليک و مرجعيت ديني و سياسي آن را به چالش کشد؛ مرجعيتي که ـ همانگونه که اشاره شد ـ اساساً از بناي مستحکمي برخوردار نبود.