چکیده:
زمینه و هدف: در جوامع هر چه تعداد مأموران پلیس بیشتر باشد، جرائم کمتر خواهد شد. در حالی که شهروندان و مقامات عمومی اغلب از این دیدگاه حمایت میکنند، دیگران ادعا میکنند که پلیس در حضور نهادهای اجتماعی بسیار قدرتمندتر، مانند خانواده و بازار کار، مشارکتی محدود در زمینه پیشگیری از وقوع جرم دارد. به نظر می رسد حقیقت در حد وسط این نظریه واقع شده است. لذا هدف این تحقیق بررسی نقش راهبردی پلیس در کاهش میزان بزهکاری در استان بوشهر می باشد.
روش: انجام این تحقیق روش توصیفی و پیمایشی میباشد. و با ابزار پرسشنامه داده ها گرداوری گردید.
یافته ها و نتایج تحقیق نشان داد: بیشتر شدن تعداد مأموران از وقوع جرم پیشگیری می کند یا خیر، وابسته به آن است که آنها تا چه اندازه میتوانند بر اهداف، وظایف، اماکن، زمانها و مردم خاص متمرکز گردند. مهمتر از همه، این مسئله به آن بستگی دارد که پلیس اماکنی باشند که جرائم جدی در آنها بیشتر رخ میدهد و نیز در زمانهایی که احتمال وقوع جرم بیش از هر زمان دیگر است. از این حالت با عنوان امور پلیسی مبتنی بر عوامل خطرزا یاد میشود. ارزش امور پلیسی که بر عوامل خطرزا متمرکز است، مهمترین نتیجه حاصله پس از سه دهه تحقیق است. صرفاً به کارگیری پلیس بیشتر، مانع از وقوع جرائم جدی نمیشود، امور پلیسی جامعهگرا، برون تمرکز بر عوامل خطر جرم، هیچ تأثیری بر جرم ندارد. اما عواملی همچون گشتهای هدایت شده پلیس، بازداشتهای پیشگیرانه و حل مشکلات در نقاط جرم خیز، باعث پیشگیری از وقوع جرم شده است.
The greater the number of police officers, will be less crime. While citizens and public officials often have the view, others claim that the police in the presence of powerful social institutions, such as family and labor market, a limited partnership in the field of crime prevention. It seems the truth in the middle of that. Increasing the number of officers to prevent crime or not, is that they are dependent on to what extent can the goals, tasks, places, times and people are specifically focused. This mode is referred to as policing based on risk factors. The value of policing that focuses on risk factors, the most important result is obtained after three decades of research. Simply using more police, does not prevent the occurrence of serious crimes, communitarian policing, out focus on risk factors of crime, there is no effect on crime. But factors such as guided tours of police, preventive arrests and solving problems in areas of high crime, crime prevention has been made.
خلاصه ماشینی:
com ٢- استاديار گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامي واحد بوشهر ٣- استاديار گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامي واحد بوشهر مقدمه واژه پليس در قوانين و مقررات و نيز در افکار عمومي به طور کلي با مفهوم سرکوبي جرم و مجازات همراه بوده است ، اما از آغاز سال هاي دهه هفتاد ميلادي، با پذيرش نهاد پيشگيري به عنوان قلمرو جديد سياست کيفري در تعامل با دستگاه قضايي در کنار قلمرو سنتي آن يعني سرکوبي، بينش نويني از مأموريت پليس در جامعه مطرح شد.
( عطازاده ١٣٩١ ص ٩٥) قوه ي قضائيه ،که در راستاي نظريه تفکيک قوا،از حق حل و فصل دعاوي و مرافعات مردم برخوردار است ، جايگاهي ويژه در پيشبرد اهداف سياست جنايي يک کشور داراست ، نکته اي که به موجب آن قانون اساسي کشورمان نيز در قالب اصل ١٥٦ خويش ، يکي از وظايف نهاد مذکور را کوشش جهت پيشگيري از جرم و اصلاح مجرمان معرفي مي نمايد، پيشگيري که در محاکم قضايي از بعدي کيفري برخوردار بوده و با رويکردي واکنشي درصدد جلوگيري از ارتکاب جرم و به طور ويژه ممانعت از تکرار جرم است که اين امر از يک سو در گروي صيانت از ابهت مجازات ها از راه استفاده به جا از آنان به منظور تأمين ارعاب عمومي و از سويي ديگر وابسته به فراهم آوري ارعاب خاص از طريق کاربرد ضمانت اجراهاي کيفري موّثر بر مجرمان است .
نمودار ٤: توزيع فراواني نمونه مورد مطالعه بر حسب ميزان فعاليت روزانه براي کاهش بزهکاري / 120 100 80 60 40 20 0 پاسخ نداده سه تا ۶ساعت يک تا سه کمتر از يک ساعت ساعت Series 1 113 44 2 23 به نظر ميرسد پليس ميتواند با همکاري دستگاه قضايي از طريق کانون هاي اصلاح و تربيت و با سياست آموزش همگاني زمينه اي براي کاهش بزهکاري در استان بوشهر فراهم نمايد.