چکیده:
زمینه و هدف: درباب تبیین امنیت جنسی زنان و برطرف کردن احساس ناامنی آنها در فضاهای عمومی دیدگاه های متفاوتی مطرح است. دراین میان، برخی بر این عقیده اند که پوشش بدن می تواند عاملی درجهت کاهش مزاحمت های جنسی و تجربه های ناخوشایند زنان باشد و احساس امنیت آنان را در مکان های عمومی افزایش دهد. این دیدگاه با آن دسته از دیدگاه های جرم شناختی هم خوان است که بر نقش بزه دیده در قربان یشدن او تأکید دارند. این مقاله بر آن است تا با مطالعة میزان امنیت جنسی زنان در فضای عمومی و نقش پوشش آنها در میزان امنیت، نظریة آسیب سازی بزه دیده را آزمون کند و به پرسش های تحقیق پاسخ دهد.
روش: به این منظور، اطلاعات تحقیق درقالب روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه و نظرخواهی از 300 دانشجوی دانشگاه خلیج فارس بوشهر به دست آمد (سال 1395 ).
یافته ها و نتایج یافته ها نشان داد که اگرچه پوشش بدن می تواند در کاهش مزاحمت های جنسی نقش داشته باشد، احساس امنیت زنان را تأمین نمی کند و این احساس بیشتر با ساختار روابط جنسیتی در جامعه مرتبط است.
Background and Aim: There are different perspectives on explaining women's sexual safety and removing their feelings of insecurity in public spaces. Meanwhile, some believe that body coverage can be a factor in reducing sexual harassment and unpleasant experiences of women and increasing their sense of security in public places. This view is consistent with those criminological views that emphasize the role of the victim in sacrificing him. This paper seeks to test the theory of victimization and to answer research questions by studying the extent of women's sexual security in the public space and the role they play in providing security coverage. Method: For this purpose, the research information was collected through a survey method using a questionnaire and a survey from 300 students of the Persian Gulf University in Bushehr (Year 1395). Results and findings: Findings show that although body coverage can contribute to reducing sexual intercourse, it does not provide women with a sense of security and this is more related to the structure of gender relations in society.
خلاصه ماشینی:
مقدمه امنيت براي تمام افراد جامعه موضوع مهمي است ، اما زماني که با مقولۀ جنسيت مرتبط ميشود اهميتي دوچندان مييابد؛ زيرا هرچند ممکن است فضاهاي شهري مخاطرات گوناگوني را براي گروه هاي مختلف اجتماعي و احساس امنيت آنان ايجاد کنند، به نظر ميرسد زنان به دليل ويژگيهاي فيزيکي خاصشان ، زماني که در فضاهاي شهري حضور پيدا ميکنند، بيشتر با خطر تجاوز و اعمال خشونت مواجه ميشوند و بنابراين ، تجربۀ ويژه اي از احساس ناامني دارند.
ازآنجاکه تجربۀ اين مزاحمت هاي جنسي و احساس ناامني ناشي از آن ، به دليل داشتن بدن زنانه است ، برخي بر اين عقيده اند که پوشش بدن ميتواند عاملي براي کاهش مزاحمت هاي جنسي و تجربه هاي ناخوشايند زنان باشد و احساس امنيت آنان را در مکان هاي عمومي تحت تأثير قرار دهد.
براساس دلالت هاي نظريۀ آسيب سازي بزه ديده ، فرضيۀ اصلي پژوهش حاضر اين است که : بين نوع پوشش زنان و امنيت جنسي آنان رابطه وجود دارد؛ به نحويکه هرچه پوشش بدنشان کامل تر باشد، تجربۀ آزارهاي جنسي، زباني و فيزيکي آنان و نيز احساس ترس آنان در فضاي عمومي کمتر است .
به علاوه ، متغيرهايي مثل ميزان حضور در فضاهاي عمومي، بزه ديدگي جنسي اطرافيان و دين داري هم با احساس ناامني جنسي رابطه دارند و براي آنها فرضيه هاي زير پيشنهاد ميشود: - بين ميزان حضور زنان در فضاهاي عمومي و امنيت جنسي رابطه وجود دارد؛ يعني هرچه فرد بيشتر در فضاهاي عمومي حضور داشته باشد، تجربۀ بيشتري از آزارهاي جنسي دارد و به دنبال آن امنيت کمتري احساس ميکند.