چکیده:
تعد الاستعاره المفهومیه فی النظریات اللغویه الحدیثه من أهم القضایا التی تختلف عن مفهومها الکلاسیکی اختلافا جذریا. ویری اللغویون الجدد أنه لا تقتصر جمالیات الاستعاره علی حقلی البلاغه والأدب، بل تعدوهما لتشمل الحقل الدلالی أیضا. وفی السیاق ذاته، اقترح لیکوف وجونسون وهما من طلیعه المنظرین للاستعاره المفهومیه نظریه جدیده تتمثل فی أن الاستعاره المفهومیه تؤدی وظیفه مفهومیه فضلا عن وظیفتها الجمالیه والأدبیه ما یمیزها عن مفهومها الکلاسیکی القدیم. هذا ویرمی هذا البحث إلی دراسه الاستعاره المفهومیه بأشکالها المتنوعه فی دیوان بلند الحیدری مرتکزا علی موتیف الحیاه، اعتمادا علی المنهج الوصفی التحلیلی. وقمنا لإنجاز الدراسه بالبحث عن الاستعارات المفهومیه بأقسامها الثلاثه هی: الوجودیه والمادیه والهیکلیه أولاً ثم تحلیل الاستعارات تحلیلا دلالیا بما یتلاءم وأهداف البحث ثانیا. وتکمن أهمیه الموضوع فی أن الشاعر عبّر فی شعره عن رؤیته المشوبه بالخیبه والإحباط والتی قد تتحول إلی الاحساس بالتشاؤم والعبثیه. ومن أبرز النتائج التی تفیدها دراستنا هذه، هی أن الشاعر ینظر إلی الحیاه نظره تشاؤمیه إلا أن نظرته لاتخلو من مشاعر التفاءل والإیجابیه أحیانا. أضف إلی ذلک أنه ثبت من خلال هذه الورقه البحثیه أن الاستعاره الوجودیه بأنواعها الثلاثه وهی الظرف والتشخیص والمادیه تفوق غیرها من الاستعارات فی شعر بلند الحیدری من حیث الکمیه. والسبب فی ذلک ربما یعود إلی حرص الشاعر علی تحویل أفکاره ورؤاه من الحاله المجرده والذهنیه إلی صور مادیه محسوسه یألفها المخاطب المتلقی بسهوله ووضوح.
استعاره مفهومی یکی از نظریات زبانشناسان جدید است که با استعاره به مفهوم سنتی و کلاسیک ان متفاوت
است. به عقیدہ نظریهپردازان جدیدء زیبایی استعاره تنها در بلاغت و ادبیات خلاصه نمیشود و حوزہ مفاهیم را نیز
شامل میگردد. در همین ارتباطء جانسون و لایکوف» دوتن از نخستین نظریهپردازان در مقوله استعارہ مفهومیء
نگاه معنامحورانهای به استعاره دارند و نظریه جدیدی را ارايه کردهاند که بر اساس ان استعاره علاوه بر کار کرد
زیباییشناختی و ادبی» کارکردی مفهومی نیز دارد که ان را از مفهوم کلاسیک و قدیمی ان متمایز میکند. این
پژوهش با شیو توصیفی تحلیلی تلاش میکند استعارہ مفهومی زندگی (حیات) را در اشکال مختلف ان اعم از
وجودی» مادی و ساختاری در دیوان شاعر معروف عراقی» بلند الحیدری» تحلیل و بررسی نماید. اهمیت این
کنکاش از این جهت است که نگرش توام با ناکامی و نومیدی شاعر به زندگی را به تصویر کشیده است. از
مهمترین نتایج این تحقیق این است که نشان میدهد حیدری غالبا نگاهی بدبینانه به زندگی دارد که این نگاه
گاه با احساس پوچی و عبث همراه است. البته در اشعار شاعرء گاه پرتوی از خوشبینی همراه با بارقه امید نیز
دیده میشود. استعارہ وجودی در اشعار بلند الحیدری بیش از دیگر استعارهها مفهوم و ماهیت زندگی را از نگاه
شاعر بیان کرده است. دلیل این امر شاید به خاطر میل شاعر به تبدیل افکار و بینشهای خود از حالت انتزاعی و
ذهنی به تصاویر مادی ملموسی باشد که مخاطب به راحتی و به وضوح بتواند با ان اشنا شود.
Conceptual metaphor can be considered from modern linguistic theories that are concerned with metaphor in terms of meaning and connotation. This is fundamentally different with metaphor theory in classical literature. The new theorists see that the aesthetic of the metaphor is not confined to rhetoric and literature only, but also to meanings and connotations as well. In the related context, "Janson" and "Lykaf" are considered among the vanguard theorists in the field of conceptual metaphor who view the metaphor from a semantic perspective. In this research, and based on the descriptive-analytical method, we have studied the meaning of life in the poetry “Baland Al-Haidari”. And one of the most important findings that we reached in this article is that Al-Haidari mostly carries a pessimistic view that sometimes turns into absurdity. However, his poems may be interspersed with poems that carry a spirit of optimism in their folds accompanied by a glimmer of hope. Then Al-Haidari used the conceptual metaphor as a tool to express his viewpoint on the life that he lived with his flesh and blood. It can be said that the conceptual metaphor in Baland Al-Haidari's poetry stemmed from his bitter and tragic experiences in the reality of his life.