چکیده:
هدف پژوهش حاضر؛ واکاوی ادراک دختران از پدیده تاخیر سن ازدواج و دلایل آن بودهدف پژوهش حاضر؛ واکاوی ادراک دختران از پدیده تاخیر سن ازدواج و دلایل آن بود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجامشده است. مشارکتکنندگان بخش کیفی پژوهش شامل کلیه دختران مجرد بالای 25 سال در استان خراسان جنوبی بود که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی 13 نفر بهعنوان مشارکتکننده انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری بخش کمی پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و 80 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی ابزار اندازهگیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران (78/0) و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تایید واقع شد. پایایی پرسشنامه بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (80/0) و پایایی ترکیبی (83/0) مورد تایید واقع شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار MAXQDA10 و اسمارت PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 173 کدباز، 32 کد محوری و 5 کد انتخابی بود. نتایج بخش کمی نشان داد که تاخیر سن ازدواج دختران، دارای چهار بعد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و دموگراف میباشد که بعد اقتصادی (54/0)، بعد فرهنگی (51/0)، بعد اجتماعی19/0) و بعد دموگراف (17/0) از تاخیر ازدواج دختران را تبیین میکند و بعد اقتصادی نسبت به سایر ابعاد، نقش موثرتری در تبیین تاخیر سن ازدواج دختران دارد. درمجموع، نتایج پژوهش بیانگر این بود که این ابعاد 82/0 از تغییرات تاخیر ازدواج دختران در استان خراسان جنوبی را تبیین میکنند.
The aim of the present study was exploring the perceptions of the phenomenon delay age marriages of girls and its reasons, that has been done by a mixed- methods and a sequential exploratory design. The population of the study included all single girls over 25 years old in South Khorasan province. The quantitative part of the research, 13 people selected as participants by using purpose sampling method. The statistical population of the quantitative part of the research included all single girls over 25 years old who were selected 80 people as the statistical sample using the available sampling. To collect the data, a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire were used. Maxqda10 software and smart pls3 were used for data analysis. The results of the research showed delay age marriages of girls had four economic, cultural, social and demographic dimension. The economic dimension (0.545), cultural dimension (0.51 delay age marriages changes in research. The economic dimension has a more effective role in explaining the delay age marriages of girls. In general, the results showed that these dimensions explain 0.82 of the changes in the delay age marriages of girls in south Khorasan province. . The results of the research showed that the financial independence of girls and on the other hand, the lack of employment of girls as the most important economic component affecting the delay in the marriage age of girls and also; Customs and negative attitude towards the category of marriage are considered as the most important cultural factors affecting the delay of the marriage age of girls in South Khorasan province. Based on the results of this research, provincial managers and policy makers in order to reduce the marriage age of girls, should have a special look at solving the economic and cultural issues of girls.
خلاصه ماشینی:
بررسی مبانی نظری موضوع، بیانگر این است که مسئله افزایش میانگین سن در اولین ازدواج را میتوان نقطه مشترک اکثر کشورهای جهان، خصوصاً طی دهههای اخیر به شمار آورد که توجه بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران حوزه ازدواج و خانواده (Retherford, Ogawa & Matsukura, 2001)؛ ;Nai Peng, 2007 Hacker, Hilde & Jones, 2010در کشورهای مختلف به آن معطوف شده است.
نتایج پژوهشهایی که در ارتباط با علل افزایش سن ازدواج انجام شده، بیانگر این است که این پدیده تحت تأثیر متغیرهای مختلفی از قبیل سطح تحصیلات و نسبت بیکاری (امامی و دیگران، 1400: 59)؛ تحصیلات و شهرنشینی (خلیلی، 1400: 7)؛ اشتغال زنان، هزینههای آموزشی، هزینههای مذهبی و تحصیلات (دری نجفآبادی و دیگران، 1400: 167)؛ آشفتگی نهادی مدرن (مولاپناه، رحمانی خلیلی و وثوقی، 1400: 161)؛ برداشتهای غلط مرتبط به ازدواج، ویژگیهای تسهیلگر تجرد و مواجهه با افراد تضعیفکننده زوجیتطلبی (مختاری، یوسفی و منشیی، 1400: 46)؛ دشواری دسترسی به زوج مناسب و میزان آزادی در انتخاب همسر؛ ارزشهای محاطشدگی و خودپیروی عاطفی (جبرائیلی، زادهمحمدی و حیدری، 1392: 155)؛ عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، فردیـ روانشناختی و جمعیتشناختی (صفری، 1392: 5)؛ درآمد خانوار، تحصیلات، دینداری، اشتغال فرد، پایگاه اجتماعی خانواده (آقایی و طاهری بنچناری، 1391: 75)؛ تحصیلات، میزان درآمد، میزان وابستگی اقتصادی خانواده پدری به درآمد زن، میزان اهمیت شرایط اقتصادی همسر، میزان توجه خانواده زن به شرایط اقتصادی داماد و میزان توقعات غیرمادی از همسر آینده (رضادوست و ممبنی، 1388: 103)؛ شهرنشینی، میزان باسوادی، میزان فعالیت اقتصادی زنان، میزان اشتغال و میزان اشتغال در بخش صنعت (توده فلاحو کاظمیپور، 1389: 105)؛ سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانوادهها(Baysak, et al, 2021: 243) تورم، درآمد و اشتغال زنان (Lee, et al.