چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی نگاشت معنایی فعلهای وجهی فارسی میانۀ زردشتی ازدیدگاه ردهشناسی میپردازد. این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس چارچوب ترکیبی ناوز (2008) به انجام رسیده است. فعلهای وجهی فارسی میانۀ زردشتی عبارتاند از: abāyēd «باید، ضروری است»، šāyēd «شایسته است؛ میتوان»، tuwān «میتوان»، sazēd «سزاوار است؛ میتوان» و kāmistan «خواستن». دادههای پژوهش از متون فارسی میانۀ زردشتی بهصورت دستی گردآوری شدهاند. پس از گردآوری دادهها، نوع وجهیت فعلهای وجهی در دادهها مشخص، سپس نگاشت معنایی هر فعل روی فضای مفهومی معلوم شد. این بررسی نشان داد که این چارچوب برای پوشش معانی فعلهای وجهی فارسی میانۀ زردشتی نیازمند اصلاح است؛ ازاینرو، روی محور عمودی فضای مفهومی، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد. همچنین، مشخص شد که دادههای فارسی میانۀ زردشتی اصل ردهشناختی مطرحشده در این چارچوب را نقض میکنند؛ بنابراین، یافتههای حاصل از بررسی فعلهای وجهی فارسی میانه، اصل یکسانگرایی را به چالش میکشند.
This article examines the Zoroastian Middle Persian modal verbs in terms of typology. The type of research is qualitative and its method is descriptive-analytical. The framework in this study is adapted from Nauze. The Middle Persian modal verbs are: abayed, sayed, tuwan, sazed and kamistan. The data is collected through the Zoroastian Middle Persian texts. After collecting data, the type of modal verbs in the data was determined and then the semantic mapping of each verb was specified on the conceptual space. The results showed that Nauze framework is not suitable for covering the meaning of Zoroastian Middle Persian modal verbs. So, the probability axis was added on the vertical axis of the conceptual space. Also, this research showed that the Middle Persian data contradicts the typology that Nauze had presented.
خلاصه ماشینی:
اين بررسي نشان داد که اين چارچوب براي پوشش معاني فعل هاي وجهي فارسي ميانـۀ زردشتي نيازمند اصلاح است ؛ ازاين رو، روي محور عمودي فضاي مفهومي، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد.
فعل هاي وجهي در فارسي امروز در آثاري چنـد بررسـي شـده انـد؛ ماننـد: اخلاقـي (١٣٨٦)؛ عموزاده و رضايي (١٣٨٩)؛ نقيزاده ، توانگر و عموزاده (١٣٩٠)؛ رحيميان و عموزاده (١٣٩٢)؛ همايون فر (١٣٩٢)؛ داوري و نغزگوي کهن (١٣٩٦)؛ متوليان نـائيني (١٣٩٧)؛ عبـدي (١٤٠٠) و طالقـاني (٢٠٠٨).
مرتبط ترين پژوهش با موضوع جستار حاضر، مقالۀ شريفي و صبوري (زير چاپ ) است کـه در آن بـا استفاده از چارچوب ناوز (٢٠٠٨) معاني چهار فعل وجهي «توانستن »، «بايستن »، «خواستن » و «شدن » در فارسي بررسي شده و در قالب نگاشت معنايي روي فضاي مفهومي وجهيت مشخص شده است .
در اين بخش ، به ذکر نمونه هايي از کاربرد فعل هاي وجهي فارسي ميانۀ زردشـتي پرداختـه و نـوع وجهيت آن ها را مشخص مي کنيم ؛ سپس نگاشت معنايي آن ها را بر فضاي مفهومي ناوز (٢٠٠٨) تعيين مي نماييم .
نگاشت معنايي فعل وجهي dyeas «شايسته است ؛ مي توان » روي فضاي مفهومي وجهيت ناوز (٢٠٠٨) بدين گونه است : )به تصویرصفحه رجوع شود) شکل (٤).
نگاشت معنايي فعل وجهي ntuwa «مي توان » روي فضاي مفهومي وجهيت ناوز (٢٠٠٨) چنين است : )به تصویرصفحه رجوع شود) شکل (٥).
فعل وجهي ntuwa «مي توان »، در فارسي ميانۀ زردشتي در فضاي مفهومي روي محور عموديِ امکان ، داراي تنوع معنايي بوده است .
Pahlavi Text, Transliteration, Persian translation: Bahram Fravashi.