چکیده:
از جمله مفاهیم پرکاربرد در مباحث مختلف منطق و دیگر دانشهای عقلی، مفهوم «لزوم» است. موارد کاربرد، اقسام و قواعد مرتبط با این مفهوم را که مینگریم، به اهمیت آن بیشتر پی میبریم. در این نوشتار پس از اشاره به موارد کاربرد لزوم و جریان آن در مفردات و قضایا، به تبیین این مفهوم پرداخته و بیان شد که لزوم عبارت است از مصاحبت دو شیء با یکدیگر، بهگونهای که جدایی آنها از یکدیگر ممتنع بوده و مصاحبت آندو ناشی از علایق شناختهشده نزد عقل باشد. درباره گستره لزوم دو نکته بسیار مهم است که در این مقاله بیشتر بدان توجه شده و تلاش گردیده که پس از بیان دقیق و روشن دیدگاه اندیشمندان درباره آن، این دیدگاهها تحلیل و بررسی شوند و برای حل اختلافاتی که در عبارات آنان به چشم میآید راهحل ارایه شود؛ یکی از این راهحلها این است که «لازم» باید از عوارض «ملزوم» باشد تا بر مصاحبت ضروری بین آنها «لزوم» اطلاق شود. پس بر ضرورتی که میان شیء و مقومات آن حاکم است، لزوم اطلاق نمیشود. نکته دیگر اینکه مصاحبت دو چیز در صورتی لزوم بهشمار میرود که ناشی از سبب و علاقهای باشد که از اسباب و علایق شناختهشده باشد؛ وگرنه، مصاحبت آندو امر «اتفاق» نامیده میشود.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار پس از اشاره به موارد کاربرد لزوم و جریان آن در مفردات و قضایا، به تبیین این مفهوم پرداخته و بیان شد که لزوم عبارت است از مصاحبت دو شیء با یکدیگر، بهگونهای که جدایی آنها از یکدیگر ممتنع بوده و مصاحبت آندو ناشی از علائق شناختهشده نزد عقل باشد.
درباره گستره لزوم دو نکته بسیار مهم است که در این مقاله بیشتر بدان توجه شده و تلاش گردیده که پس از بیان دقیق و روشن دیدگاه اندیشمندان درباره آن، این دیدگاهها تحلیل و بررسی شوند و برای حل اختلافاتی که در عبارات آنان به چشم میآید راهحل ارائه شود؛ یکی از این راهحلها این است که «لازم» باید از عوارض «ملزوم» باشد تا بر مصاحبت ضروری بین آنها «لزوم» اطلاق شود.
بنابراین پرسشهایی مانند اینکه آیا لزوم، نسبت بین دو چیز است یا کیفیت نسبت؟ نسبت لزوم به دوام و ضرورت چیست؟ آیا لزوم همان ضرورت است یا میتوان آن را به دوام نیز تفسیر کرد؟ دایره و گستره لزوم در منطق به چه اندازه است؟ آیا لزوم بر ذاتیات شیء نیز اطلاق میشود یا تنها در محدوده عوارض شیء است؟ و پرسشهایی دیگر که درباره حقیقت لزوم مطرح است، در این مقاله بررسی شده و پاسخ روشنی برای آنها ارائه خواهد شد.
بنابراین در بیان حقیقت لزوم باید بر همراهی ضروری دو شیء یا جداییناپذیری آندو تأکید ورزیم؛ چنانکه در برخی منابع به قید ضرورت یا امتناع انفکاک تصریح شده است (فخررازی، 1384، ج1، ص65؛ قطبالدین رازی، 1294، ص72؛ میرداماد، 1385، ج2، ص274).