چکیده:
معیارشناسی عوارض ذاتی که نقش مستقیمی در مرزبندی دانشها دارد، از گذشته دور مورد گفتگو بوده، درباره آن دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. در این میان، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق) وشاگردش علامه طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش) ضمن بهرهگیری از تراث پیشینیان، به تحلیل و ارزیابی دیدگاه مشهور میان منطقدانان پرداخته، تأملات ژرفی ارائه نمودهاند. جستار حاضر میکوشد با روش توصیفی- تحلیلی این دو دیدگاه را با استفاده از آثار مختلفشان تنظیم، تقریر، مقایسه و ارزیابی نماید. از رهگذر این نوشتار آشکار میشود که محقق اصفهانی در مسأله تمایز علوم، میان مقام تعریف و جعل تفکیک نموده، ملاک تمایز علوم در مقام تعریف را «موضوع» و در مقام جعل، «غرض» میداند؛ چنانکه ضمن نقد دیدگاه مشهور میان منطقدانان و نیز نقد دیدگاه محقق خراسانی، معیار عارض ذاتی را «نفی واسطه در عروض عرفی» میداند. علامه طباطبایی میان علوم برهانی و غیربرهانی تفکیک نموده، تخصیص محمولات به عوارض ذاتی را ویژه علوم برهانی و مقتضای یقینیبودن مقدمات برهان میداند و بر اساس همین ویژگی به ترسیم ویژگیهای عارض ذاتی میپردازد. در این دو دیدگاه علیرغم دقتهای فراوانی برخی کاستیها نیز وجود دارد که در مقاله حاضر بدانها پرداختهایم.
Criterion of inherent complications, which has a direct role in the demarcation of knowledge, has been discussed since the distant past, and various views have been presented about it. In the meantime, Sheikh Mohammad Hossein Gharavi Isfahani (1296-1361 AH) and his student Allameh Tabatabaei (1360-1281 AH) while taking advantage of the legacy of the predecessors, have analyzed and evaluated the famous view among logicians and presented deep reflections. The present essay tries to organize, describe, compare and evaluate these two views using their different works using the descriptive-analytical method. Through this article, it becomes clear that the Isfahani scholar distinguishes between definition and falsification in the issue of distinction of sciences, and considers the criterion of distinction of sciences as "subject" in the position of definition and "purpose" in the position of falsification; Thus, while criticizing the famous view among logicians and also criticizing the view of Mohaghegh Khorasani, he considers the criterion of inherent contingency to be "the negation of mediation in conventional prose". Allameh Tabatabai distinguishes between proof and non-proof sciences, he considers the assignment of predicates to inherent complications as special for proof sciences and the necessity of the certainty of the premises of the proof, and based on this characteristic, he draws the characteristics of inherent complications. In these two views, despite the many precisions, there are some shortcomings that we have discussed in this article.
خلاصه ماشینی:
از رهگذر اين نوشتار آشکار مي شود که محقق اصفهاني در مسأله ي تمايز علوم ، ميان مقام تعريف و جعل ، تفکيک کرده ، ملاک تمايز علوم در مقام تعريف را «موضوع » و در مقام جعل ، «غرض » مي داند؛ چنان که ضمن نقد ديدگاه مشهور ميان منطق دانان و نيز نقد ديدگاه محقق خراساني ، معيار عارض ذاتي را «نفي واسطه در عروض عرفي » مي داند.
آنچه جستار حاضر را از اين مقاله و مقالات همگن متمايز مي کند، اين است که اين نوشتار اولاً ديدگاه محقق اصفهاني را که به صورت پراکنده در آثارشان مطرح شده ، گردآوري مي کند و با محوريت دو ديدگاه شاخص در تفسير عوارض ذاتي ، تنظيم و تقرير مي کند؛ ثانياً نگارنده پس از شرح ديدگاه هاي منطقي علامه طباطبايي در قالب شرح رساله ي برهان (اسماعيلي ، ١٣٩٧) و با اشراف نسبي بر زواياي مختلف ديدگاه شان ، مي کوشد آن را با بهره گيري از آثارشان گردآوري ، تنظيم و تقرير کند؛ ثالثاً ضمن مقايسه ، آن ها را ارزيابي مي کند.
اکنون و پس از ترسيم فضاي کلي ديدگاه ها، از ميان اين ها آنچه مدنظر محقق اصفهاني است ، ديدگاه غالب منطق دانان متأخر است که عارض ذاتي را محمول بدون واسطه يا با واسطه ي مساوي (داخلي يا خارجي ) با موضوع مي دانند.
محقق اصفهاني اين ديدگاه را غريب دانسته ، آن را نمي پذيرد؛ زيرا عوارض غريب نيز فقط زماني بر جنس حمل مي شود که آن را «لابشرط » اعتبار کنيم ؛ زيرا در صورت «بشرط لابودن جنس »، هيچ گونه محمولي را نمي پذيرد؛ بنابراين «لابشرط »بودن جنس براي عارض ذاتي بودن محمول کافي نيست (اصفهاني ، ١٤٢٩، ج ١، ص ٢١).