چکیده:
حریم خصوصی حقی است نسبت به خلوت هر فرد، محفوظ داشتن اطلاعات مربوط به شخصیت او و زندگی کردن با سلیقۀ خود و با حداقل مداخلۀ دیگران. تعرضِ به این حقِّ برخاسته از کرامت و حقوق شخصیت، ناروا و ممنوع است. به علت آسیبپذیری کودکان و حجر آنان، صیانت از حریم خصوصی کودکان به یکی از مناقشهبرانگیزترین موضوعات حوزۀ سیاستگذاری حقوقی تبدیل شده است. نگارندگان در این تحقیق با روش تطبیقی که مبتنی بر مقایسه برای فهم، تبیین و تحلیل مشابهتها و تفاوتهاست، ضمن درنظر گرفتن ماهیت و مبانی حریم خصوصی کودک، تلاش کردهاند نقاط اشتراک و افتراق قلمرو حریم خصوصی کودک در اسلام و نظام بینالملل را تحلیل نمایند. کنوانسیون حقوق کودک که بارزترین جلوۀ همگرایی جامعۀ جهانی در حمایت از حقوق کودکان است بهعنوان مرجع این مقایسه قرار گرفته و مشخص شده که بسیاری از مصادیق حریم خصوصی کودک که در اسناد بینالمللی مورد توجه بوده، در حقوق اسلام پیشتر و بهتر مورد عنایت و تأکید واقع شده است. اگرچه در برخی موارد، احکام اسلامی با اسناد بینالمللی در این زمینه سازگاری ندارد، لیکن بر پایۀ واگذاری به قوانین داخلی کشورها این امر انعطافپذیر است. به هر روی، این مطالعه جامعیت دیدگاه اسلامی را در این مسئله بهخوبی نشان میدهد
Privacy is the right to be alone, to live with your own taste and with the least interference from others. This right arises from the human’s dignity and personality rights and any violation is unlawful and forbidden. Due to the vulnerability of children and their immaturity, protecting children's privacy has become one of the most contentious issues in the field of legal policy making. In this research, the author has tried to analyze the commonalities and differences between the child’s privacy in Islam and the international system through considering the relative nature of privacy. Convention on the Rights of the Child, which is the most obvious manifestation of the consensus of the international community will in support of the rights of the child, has been used as the international reference for this comparison, and it has been revealed that many examples of child privacy addressed in international instruments have been considered and emphasized by Islam in advance. And although [these international norms] are in some cases incompatible with Islamic law, since they are left to the domestic laws of countries, they are flexible or have been suggested suitable alternatives that are compatible with Islam.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه تنوع رويکردهـا و مقايسۀ نظام هاي حقوقي موجب افزايش جنبۀ علمي پژوهش و پرهيـز از يـک جانبـه گرايـي ميشود، شاکلۀ اصلي اين تحقيق مبتني بر رويکرد تطبيقي و شالودة اصلي پژوهش در مقـام پاسخ به اين پرسش است که در فقه اسلامي ، حريم خصوصي کودک چه ميزان بـه رسـميت شناخته شده و نقاط افتراق و اشتراک حريم خصوصي کودک در اسلام با کنوانسيون حقـوق کودک چيست ؟ فرضيۀ اين تحقيق بر اين اساس شکل گرفته که گرچه در منابع فقه اسلامي مبحثي به حقوق کودک و حريم خصوصي اختصاص نيافته ، ولي به تناسب موضوع ، در ابواب گوناگوني ازجمله ارث ، حدود، نکاح و طلاق و همچنين مباحث اخلاقي و تربيتي به آن پرداختـه شـده است و نميتوان منکر اهتمام فقه اسلامي به حمايـت از حـريم خصوصـي شـد.
زيـرا بـراي ارزيابي ميزان اهتمام يک نظام حقوقي به موضوعي مانند حريم خصوصي، توجه به قواعـد و آموزه هاي آن نظام بسيار ضروري است ؛ از اين رو، شاهديم کـه فقهـاي اماميـه در بسـياري موارد و در ابواب مختلف فقهي به تناسب با ذکر عوامل نقض حريم خصوصي، با مباني متقن به حمايت از مصاديق حريم خصوصي پرداخته اند و ثانيا تفاوت در مفاهيم و مبادي دو نظـام حقوقي اسلام و بين الملل به معناي عدم قلمرو مشترک نيست .