چکیده:
اولین سبک شاخص خط نستعلیق که مورد پذیرش واقع شد، سبک میر عماد حسنی قزوینی (متوفی 1024ق) در دورة صفوی بود. با ورود صنعت چاپ به ایران در دورة قاجار، به دلیل نیاز سازگاری خط با این صنعت، میرزا رضا کلهر (متوفی 1310ق) با اعمال تغییراتی در خط میر عماد این نیاز را برطرف نمود، اما اوضاع نابسامان بعد آن موجب شد خوشنویسی مانند دیگر هنرها دچار نسیان شود و حدود دو دهه بعد با ظهورعمادالکتاب (متوفی 1355ق)، نستعلیق سبک کلهر دوباره احیا و با اعمال تغییراتی در آن به دورة معاصر منتقل شد. این پژوهش قصد دارد با مطالعة تطبیقی آثار سیاه مشق دو هنرمند، به چگونگی تحولات و تغییرات ایجاد شده در شیوة خط نستعلیق از اواخر قاجار تا معاصر بپردازد. سوال اصلی پژوهش این است که مکتبی که خوشنویسان امروز از آن پیروی میکنند مکتب کلهر نامیده میشود یا عمادالکتاب؟ به این منظور، از هر خوشنویس، پنج اثر سیاه مشقی به صورت تصادفی انتخاب شده و به شیوة تطبیقی مطالعه میشوند. اطلاعات پژوهش به روش کتابخانهای- اسنادی جمعآوری و به روش کیفی تحلیل شدهاند. پس از تطبیق آثار، مشخص شد که شیوة نستعلیق نویسی ، هندسه و اسکلتبندی خط عمادالکتاب همان شیوة کلهر است، اما عماد الکتاب در نستعلیق کلهر اصلاحاتی انجام داده است. در جهت تناسب، بیشتر حروف و استحکام بخشیدن در کرسی و ترکیبات که کلهر به جهت سازگار کردن نستعلیق با صنعت چاپ به ناچار در دورة خود نادیده گرفته بود. در نهایت، شیوة نستعلیقنویسی عماد الکتاب تکمیلکنندة مکتب کلهر بوده است.
The first characteristic style of Nastaliq’s accepted calligraphy was the style of Mir Emad Hassani Qazvini (deceased 1024 AH) during the Safavid period. With the arrival of the printing industry in Iran during the Qajar period, due to the need for the script to be compatible with this industry, Mirza Reza Kalhor (deceased 1310 AH) solved this need by making changes in the Mir Emad script, but the chaotic situation that made calligraphy like other arts. It fell into oblivion and about two decades later with the appearance of Emad al-Kottab (deceased 1355 AH), the Nastaliq style of Kalhor was revived and by making changes in it, it was transferred to the contemporary era. This research aims to study the evolutions and changes in the style of Nastaliq calligraphy from the end of Qajar of the present by comparing the works of Siyah mashq of two artists. The main question in the research is whether the school that calligraphers attend today is called the Kalhor School or the Emad al-Kottab School. To this end, five works by Siah mashq are randomly chosen from each calligrapher and studied in a comparative manner. Research information was collected by the Library-Document method and analyzed by a qualitative method. After comparing the works, it was found that the style of Nastaliq writing, geometry, and skeletonization of Emad al-Kottab’s calligraphy is the same as that of Kalhor, but Emad al-Kottab has made some reforms in Kalhor’s Nastaliq. In terms of proportion, most of the letters and strengthening of the chair and combinations that Kahler had inevitably ignored in his course in order to adapt Nastaliq to the printing industry. Ultimately, the Nastaliq writing style of Emad al-Kottab complemented the Kalhar school.
خلاصه ماشینی:
سپس با ورود صنعت چاپ به دلايل مختلف ، نياز بود در خط نستعليق تغييري ايجاد شود که نبوغ خلاقانه و نوآورانۀ بي نظير ميرزا محمدرضا کلهر (١٢٤٥-١٣١٠ق ) اين نياز را برطرف نمود و با اعمال تغييراتي در خط ميرعماد در حد نياز توانست پاسخ گوي محدوديت هاي موجود در جامعه پيشرفتۀ آن زمان شود؛ به طوريکه تا به امروز همواره دو شيوه مير عماد و کلهر هدف عالي خوشنويسان بوده است .
با توجه به اينکه هدف اين پژوهش اثبات صاحب سبک بودن عمادالکتاب و تفکيک سبک عمادالکتاب از سبک ميرزا رضا کلهر مي باشد، سعي شده که آثار منتخب هر دو استاد از آثاري باشد که در اواخرکار خود و بعد از تکميل شيوه خط که در نهايت مهارت اجرا شده است باشد و تطبيق آثار بر اساس تفاوت ها و شباهت هاي قوانين زيبايي شناسي نستعليق نويسي هر دوره صورت گرفت .
پيشينۀپژوهش بيشترين تمرکز پژوهشگران حوزه خوشنويسي در اين دوره تاريخي ، در مورد ورود تکنيک چاپ سنگي به ايران و تأثير آن بر روي خوشنويسي با همت ميرزا رضا کلهر بوده است و نقش عماد الکتاب فقط اين بوده که آن شيوه را به نسل امروز انتقال داده است ، اما تأثيرات چاپ سنگي در دوره هاي بعد از ميرزا رضا کلهر در زمان عمادالکتاب سيفي قزويني که خط قابل تقطيع و مواصلات ديدني شد و دليل اين که خط نستعليق در زمان عماد الکتاب دچار تحولات زيادي شد و نتيجه آن به وجود آمدن سبکي بودکه خوشنويسان امروز از آن پيروي مي کنند،ناشناخته مانده است .