چکیده:
خیال یا تصویر ذهنی، بستر ظهور خلاقیت هنری است و ریشه آن، در ضمیر ناخودآگاه انسان جای دارد. خلق یک اثر هنری با پوشش مفاهیم زیباییشناسی، نوعی خیالپردازی است. هنر، ارتباط روح با دنیای ابدیت و ماورای جهان هستی است. عکاسی صحنهپردازی شده تخیل یا رویایی است برای بدل شدن به واقعیت که نیازمند بازگشت به خویشتن را دارد. در تصاویر جی یونگ لی، میتوان به وضوح نقش تجسم خلاقیت را در چینشهای خردی دید و ریشه محکم ایماژهای ذهن ناخودآگاه و عینیت بخشیدن به آنها را در قیاس با ارائههایشان تحت قلمرو صور خیال درک کرد. این مقاله با استناد به نظریههای کارل گوستاو یونگ مبتنی بر روانشناختی پندار، به پژوهش در باب آفرینش خیال بر صحنه حقیقت پرداخته است. طبق نظریات یونگ میتوان چنین نتیجه گرفت که جی یونگ لی با تاکید بر پدیدههای ذهنی ناشناخته و سفر به درون به دنیای رویاهایش ورود کرده و از گیاهی چون لوتوس و حیواناتی چون موش و کلاغ و حشراتی چون کرم و مورچه و تخم مرغ و... استفاده کرده تا یک عنصر را به جای چند عنصر بنشاند؛ به این معنا که افکار ناشناخته را به جای کلاغهای شناخته شده معرفی کرده است و فضای تخیلی تصاویرش را به یک عنصر برای تمامیت مفهوم تکرار کرده و محتوای تخیلش را تجلی داده است. همچنین در تصاویر مختلف او مانند رستاخیز که تاکید بر زندگی که همان تاثیرات کهن الگوها بوده است، خاطرات غرق شدن را توسط رابط تداعی کننده (پدر) آشکار و به تصویر کشیده است و باعث تولد دوباره او میشود.
The imagination or mental image is the foundation of the emergence of artistic creativity and its root is in the unconscious mind of man. The creation of a work of art with aesthetic designs is a form of fantasy. Art relates the soul to the world of eternity and beyond. Staged photography is a fantasy or dream to become a reality that has to come back to itself. In Ji Yong Lee’s pictures, one can see the role of creative visualization in mental arrangements and understand the solid roots of the images of the unconscious mind and their objectification in comparison with their presentations under the realm of fantasy. Based on Carl Gustav Jung’s psychological theories, this article studied the creation of fantasy on the scene of reality. According to Jung’s theories, it can be concluded that Ji Yong Lee entered the world of his dreams by emphasizing unknown mental phenomena and traveling inward, and from plants such as lotus, animals such as mice and crows, insects such as worms, ants, eggs, etc. used to put one element instead of several elements; In the sense that he introduced unknown thoughts instead of known crows and repeated the imaginative space of his images into an element for the completeness of the concept and manifested the content of his imagination. Also, in his various images such as Resurrection, which emphasizes life, which was the same as the effects of archetypes, the memories of drowning have been revealed and depicted by the associative link (father) and it causes his rebirth.
خلاصه ماشینی:
روان کاوي قادر است دليل و بنيه کارآمدي فراهم آورد تا نشان دهد وقتي ايده در ضمير ناخودآگاه است يا زماني که تفکر شامل ايده است که در نهايت ، به آگاهي وارد خواهد شد، از اين رو، داده هاي آگاهي در ضمير ناخودآگاه ، در محتوايشان داراي شمار شکاف و فاصله اند، غالبا هم در افراد با کنش هاي متفاوت رخ مي دهند و زماني قابل توضيح اند که با وجود نوع ديگري از کنش ها تجلي پيدا کنند.
اين مقاله در تلاش است با بررسي «ضمير ناخودآگاه » و «کارکرد رويا»، قواي فکري جي يونگ لي را که تصاويرذهني را درک و تجربه کرده ، نشان دهد و همچنين نقش تصاوير ذهني يا رويا را در «بازآفريني تخيل » اثبات کند.
هنر اجرا از اين جهت در عکاسي صحنه پردازي شده مهم است که هنرمندان اواخر قرن بيستم ميلادي در ادامه رويکرد مفهوم گرايي ، با استفاده از رسانه هاي مختلف و در فضاي از پيش تعيين شده به اجراهايي دست مي زنند که در نهايت ، عکس تهيه شده به عنوان تنها بازمانده اتفاقي گذراست .
در واقع ، لي با به تصوير کشيدن خيال خود که افراد سمي چه در خودآگاه و در ناخودآگاه ما تاثير به سزايي مي گذارند و باعث رنج و درد ما مي شوند، اما آيا اين درد رنج از فرد مقابل به ما انتقال پيدا ميکند يا از عوامل دروني خودمان است ؟ يونگ ين وجوه ناشناخته را سايه مي نامد.