چکیده:
حدیث، از بیان شدن توسط معصوم تا قرار گرفتن در سطور کتب حدیثی، راهی را از میان حافظۀ راویان، به دفاتر حدیثی ایشان پشت سر گذاشته است. یکی از مسائل مهم -که در اعتبار روایات موثر است- زمان و چگونگی مکتوب شدن روایات است؛ معمولا هرچه فاصلۀ میان صدور و کتابت روایت کمتر باشد، خلل آن کمتر خواهد بود. در این نوشته، پس از تقسیم دوران صدر اسلام تا زمان تصنیف جوامع حدیثی موجود نزد شیعه به پنج دوره (پیدایش منابع اولیۀ حدیثی، سکوت و تعلیق، شکوفایی حدیث، تکمیل، تدوین اولیه و پالایش، تصنیف جوامع حدیثی)، با ارائۀ شواهد متعدد، روشن میشود که حدیث شیعه از ابتدا با کتابت همراه بوده است. هرچند کتابت حدیث در ابتدا فراگیر نبوده و مکتوبات اولیۀ حدیثی در اختیار معصومان بوده، اما به طور خاص از دورۀ شکوفایی حدیث (دوران صادقین) به بعد، کتابت حدیث در امامیه رواج یافت؛ تا اینکه در دوران ائمۀ متاخر، غلبۀ تامی پیدا کرد. میتوان ادعا کرد تا پیش از غیبت کبری، بخش اعظم روایات شیعه در اصول حدیثی و جوامع ابتدایی حدیثی تدوین شدند. در گام بعد با استفاده از این اصول، جوامع حدیثی تصنیف شدند که عمدۀ میراث حدیثی امروز شیعه، از این تصنیفات است
الاحادیث لما سطرت فی الکتب، توسط بین سماعها من الايمه المعصومین الی کتابتها فی دفاتر الرواه، حفظ الرواه لها فی اذهانهم. من احدی المسايل الهامه فی اعتبار الحدیث هو زمن صدور الحدیث و کیفیه کتابته و لذا متی ما کان الزمن بین کتابه الحدیث و سماعه من الايمه قصیرا، تعرض الحدیث الی تغییر اقل. و فی هذا المکتوب نحن قسمنا حقبه صدر الاسلام الی زمن کتابه الحدیث فی کتب الجوامع الحدیثیه عند الشیعه الی خمسه ازمنه (ظهور المصادر الاولیه الحدیثیه، زمن الفتره الحدیثیه و التعلیق، الازدهار و التکمیل، التحریر الاولی و التنقیح، کتابه الجوامع الحدیثیه). نحن -من خلال الموشرات المختلفه- تبین لنا ان الحدیث الشیعی کان مقرونا مع الکتابه و التالیف من اول الامر. و ان لم یکن کتابته فی الابتداء واسعا و شايعا، لکن کانت المکتوبات الحدیثیه فی متناول ایدی المعصومین خاصه مع ازدهار الحدیث فی زمن الامامین الصادقین و بعدهما شاع کتابه الحدیث بین الشیعه الامامیه حتی ان فی زمن الايمه المتاخرین بلغ ذروته. و یمکن الادعاء ان قبل الغیبه الکبری کان معظم الروایات الشیعیه فی الجوامع الحدیثیه و کتب اصول الحدیث مکتوبا و هی التی شکلت فیما بعد عمده التراث الحدیثی فی عصرنا الحاضر.
خلاصه ماشینی:
اگرچه شواهدی بر حفظ روایات در حافظه هم وجود دارد، اما شواهد متعدد و زیادی بر مکتوب شدن احادیث در آن دوره وجود دارد؛ از جمله: نوشتههای حدیثی متعلق به ائمه: بنابر آنچه در مقدمۀ صحیفۀ سجادیه ذکر شده، متوکل بن هارون، یحیی بن زید بن علی (شهید در 125ق) را دید و نسخهای از صحیفۀ سجادیه -که املای کلینی، الکافي، ج8، ص14، باب صحيفة علي بن الحسين و كلامه في الزهد؛ صدوق، الأمالي، ص199، جلسۀ 23، ح33؛ ورام بن ابیفراس، تنبيه الخواطر، ج2، ص37: «قال أبو حمزة و قرأت صحيفة فيها كلام زهد من كلام علي بن الحسين و كتبت ما فيها ثم أتيت علي بن الحسين فعرضت ما فيها عليه فعرفه و صححه و كان ما فيها بسم الله الرحمن الرحيم؛ كفانا الله و إياكُم كيد الظالمين...
2 این گزارش نشان میدهد که اولاً نشر حدیث بر محور کتاب، در میان شیعیان امری رایج بوده؛ ثانیاً حجم کتابها آنقدر مختصر نبوده است که بتوان هربار همۀ آن را بر مستمعان خواند؛ ثالثاً از اینکه حضرت گفتند برای انتقال یک کتاب حدیثی تنها سه روایت آن خوانده شود، معلوم میشود که انتقال حدیث وابسته به خواندن در مجلس نبوده است (وگرنه از یک کتاب، درصد کمی به مخاطب منتقل میشد) بلکه -با توجه به مشابهات این جریان، مانند قضیۀ بین احمد بن محمد بن عیسی و حسن بن علی الوشاء 3 - کتاب در اختیار متقاضی قرار میگرفته و بعد از استنساخ از روی آن، صاحب کتاب، کتاب را بر متقاضی میخوانده تا متن روایات تصحیح شود (که از این کار به «مقابله» تعبیر میشود).