چکیده:
هدف از تحقیق حاضر، تبیین جامعهشناختی میزان مصرف شوخطبعی سیاسی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارائه یک مدل معادله ساختاری برای این موضوع بوده است. بدین منظور، پس از بررسی مبانی نظری و تحقیقانی موجود، یک مدل نظری که برگرفته از مطالعات یانگ و تیسینگر (2006) و میلوفسکی و همکاران (2011) در باب ویژگیهای جمعیتشناختی- سیاسی بینندگان برنامههای شوخطبعانه سیاسی بود، تدوین گردید. در ادامه، مدل مورد نظر با استفاده از دادههای پیمایشی مورد آزمون قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که نمونه آماری پیامکهای شوخطبعانه سیاسی را بیش از دیگر انواع شوخطبعیهای سیاسی مورد مصرف قرار میدهند. بهعلاوه، دادههای به دست آمده، مدل تدوینشده برای مصرف شوخطبعی سیاسی را حمایت میکند. در مدل نهایی، تمامی همبستگیهای مورد انتظار-به استثنای رابطه میان سن و تماشای شوخطبعی سیاسی-، معنیدار بودهاند. درنتیجه، پیشبینهای مصرف شوخطبعی سیاسی به ترتیب عبارتند از: مصرف رسانهها، جهتگیریهای سیاسی، و گرایش به شوخطبعی سیاسی.
The Aim of this study was to examine the amount of political humor consumption in a sample of university students in Iran. A further aim was to develop and assess a path model for the exposure to political humor. For this purpose, a theoretical model derived from the studies of Yang and Titsinger (2006) and Milowski et al. (2011). This model was included factors that predict the use of political humor. In fact, it was consisted of the demographic and political characteristics of viewers of political humorous programs. The sample includes 366 undergraduate and postgraduate students at the University of Isfahan, Iran. Results show that political humorous SMSs are consumed by participants more than other forms of political entertainment-based media. Also, our data support the specified model for the political humor consumption. All of the expected correlations were significant, with an exception of the relationship between age and political satirical viewing. Consequently, the predictors of political humor consumption respectively are media use, political orientations, and affinity for political humor.
خلاصه ماشینی:
به طور کلي، بيشتر مطالعات توجه خود را فقط به تأثير برنامه هاي تلويزيوني شوخ طبعانه معطوف کرده اند؛ براي مثال تأثير آنها بر اطلاعات و دانش سياسي مخاطبان ( ٢٠١٢ ,Young and Hoffman؛ Xenos ٢٠٠٩ ,and Becker؛ ٢٠٠٩ ,Baek, and Wojcieszak؛ ٢٠٠٨ ,Cao؛ ٢٠٠٨ ,Sweetser and Kaid)؛ بر اعتماد سياسي (٢٠٠٨ ,Sweetser and Kaid؛ ٢٠٠٧ ,Baumgartner)؛ بر مذاکرات سياسي و مباحثات عمومي در جامعه (٢٠١١ ,Holbert et al؛ ٢٠١٠ ,Landreville, Holbert and LaMarre؛ ٢٠٠٩ ,Polk, Young and Holbert؛ ٢٠٠٨ ,Young)؛ و همچنين بر ارزيابي نامزدهاي رياست جمهوري (٢٠١١ ,Stewart؛ ٢٠٠٩ ,Morris؛ ٢٠٠٦ ,Young).
در ادامه هريک از اين متغيرها مورد بحث و بررسي بيشتر قرار خواهند گرفت : به طور کلي، يافته هاي به دست آمده از تحقيقات پيشين حاکي از آنست که مصرف رسانه ها يک پيش بينيکنندة مثبت براي استفاده از شوخ طبعيهاي سياسي است .
بدين ترتيب ، با مد نظر قرار دادن تمامي متغيرهايي که در تحقيقات و پژوهش هاي حوزة شوخ طبعي و مصرف رسانه هاي سياسي تأييد گرديده اند، مدل نظري تحقيق شامل شش فرضيه زير تدوين گرديد: 1- Affinity for Political Humor مصرف رسانه ها بر مصرف شوخ طبعي سياسي تأثير دارد.
با در نظر گرفتن 1 The hard political programs 2 The soft political media نقش بسيار مهم و برجسته برنامه هاي سرگرم کننده و شوخيآميز سياسي، تحقيق پيش رو به بررسي ميزان مصرف شوخ طبعي سياسي در ميان دانشجويان دانشگاه اصفهان پرداخته است .