چکیده:
در علم زبانشناسی، رویکردهای مختلفی به «زبان» وجود دارد و برای زبان در این رویکردها، نقشهای گوناگون تعریف میشود. صورتگرایان معتقدند قوه نطق، موهبت ذاتی بشر است که انسان با آن متولد میشود و پدیدهای ذهنی و ابزاری است که عملکرد ذهن بشر را منعکس میکند؛ اما کارکردگرایان، زبان را پدیدهای اجتماعی و وسیله ارتباطی میدانند و معتقدند که صورتهای زبانی، خلق و فراگرفته میشوند تا در خدمت نقش ارتباطی زبان باشند. این پژوهش کوشیده است رویکرد تفسیری علامه طباطبایی به ماهیت «زبان» را باروشتحلیلی و با محوریت آیات مشتمل بر پرکاربردترین نمودهای گفتاری زبان مانند قول، کلمه، لسان، نطق و بیان مورد بررسی قرار دهد. به اجمال میتوان اذعان داشت که وی به هر دو نقش«زبان» یعنی وسیله ارتباطی و نیز ابزار بیان اندیشه بودن، معتقد است؛ اما ماهیت آن را امری فطری دانسته و تعلیم آن به بشر را یک الهام الهی و تنها مخصوص انسان تلقی مینماید. یکی از دستاوردهای پژوهش حاضر، تأیید این نظریه زبانشناسی است که «زبان» قوه فطری و استعداد ذاتی است که با انسان متولد میشود و این توانش با قرار گرفتن انسان در ظرف اجتماع، به کنش های گوناگونی مانند گفتار منجر می گردد.
In linguistics, there are different approaches to language, and language is defined in these approaches as different roles. The formalists believe that speech is the inherent blessing of mankind that is born of human beings and is a mental and instrumental phenomenon that reflects the function of human mind, but functionalists consider language as a social phenomenon and a means of communication, and believe that the forms Linguistics is created and learned to serve the role of language communication.This research has tried to examine the Allamah Tabatabai's interpretive approach to the nature of "language" by analytical method and focusing on verses including the most widely used spoken language expressions such as promise, word, language, speech and speech. It can be conclusively acknowledged that he believes in both the role of "language", the means of communication and the means of expressing thought, but considers nature as innate, and considers teaching it to human beings a divine inspiration and solely for human beings. .
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش کوشيده است رويکرد تفسيري علامه طباطبايي به ماهيت «زبان » را با روش تحليلي و با محوريت آيات مشتمل بر پرکاربردترين نمودهاي گفتاري زبان مانند قول ، کلمه ، لسان ، نطق و بيان مورد بررسي قرار دهد.
در اين پژوهش تلاش ميشود تا بر اساس تفسير «الميزان » در آيات مرتبط با نمود گفتاري زبان ، روشن شود که از ميان نقش هاي گوناگوني که براي زبان اشاره شد ـ زبان وسيله ارتباط يا ابزار نمايانگر تفکر بشر ـ کدام يک از اين نقش ها در رويکرد تفسيري علامه طباطبايي پررنگ تر است و آيا وي از ميان نقش کارکردي زبان (ارتباط ) و ابزار پرده برداري از انديشه بودن ، قائل به انفکاک است يا هر دو بعد را مورد تأييد قرار مي - دهد.
۴-۱- موجودات مجرد و کارکرد زبان علامه طباطبايي با در نظر گرفتن تفاوت عوالم مادي و غيرمادي بيان ميدارد که مردم در عالم دنيا ـ که از دو بعد غيب و شهود يعني حس و فرا حس تشکيل شده است ـ براي درک ضماير و نيت هاي يکديگر احتياج دارند تا از طريق گفتار با ديگران ارتباط برقرار کرده و از آن اطلاع يابند؛ اما اگر تصور شود، عالمي، شهود مطلق بوده و در آن ، هيچ غيبي نباشد، ديگر احتياجي به گفتار و نطق پيدا نميشود؛ زيرا ضمير و نيت پنهاني اشخاص براي يکديگر ظاهر و آشکار خواهد بود (طباطبايي، ۱۴۱۷، ج ۱۱، صص ۱۰و۱۱).