چکیده:
جامعه شناسان برای تعیین اختلافات و نابرابری ها غالبا از اصطلاح قشربندی اجتماعی استفاده می کنند. موضوع نابرابری و قشربندی اجتماعی از مسائلی است که اخیرا مورد حساسیت خاص قرار گرفته است. قشربندی مکانیسمی اجتماعی است که جایگاه اجتماعی توسط افراد شایسته را تضمین می کند و به بیانی دیگر پدیده ای است که در همه ی اوقات حضور دارد و با سایر نهادهای اجتماعی ارتباطی معنادار و نزدیک دارد. در پژوهش حاضر ضمن توجه به مفاهیم قشربندی و جرم رابطه ی بین آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و نتیجه ی حاصل از آن در پایان این پژوهش بیان گردیده است.
خلاصه ماشینی:
com تاريخ دريافت : ١٤٠١/١٠/٢ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/١١/٤ مقدمه آزادي و برابري مبناي بسياري از جنبش هاي فکري و سياسي و اجتماعي بوده است از سويي ديگر جامعه اي را مي توان سالم و ايمن دانست که افراد در آن احساس امنيت داشته باشند و بر همين مبنا يکي از عواملي که باعث فرسايش ، احساس امنيت اجتماعي وآسيب زائي براي جامعه ي ايمن مي شود وجود جرم و زمينه هاي شکل گيري آن مي باشد.
جامعه شناسان براساس لايه بندي مختلف جوامع چهارنوع نظام قشربندي شامل بردگي، کاستي،رسته اي، طبقه اي را تشخيص داده اند و با توجه به اهميت مساله قشربندي اجتماعي در ديدگاه هاي مختلفي در اين حوزه توسط صاحبنظران مطرح گرديده است که مي توان اين نظريات را بر دو دوره کلاسيک (مارکس ، ايميل دورکيم ، ماکس وبر) و معاصر غربي (رالف دارند روف ، نيکوس پولا نزاس ، اريک اولوين رايت ، پارکين ، آنتي گيدنز تقسيم نمود.
کالوين وپاولي در نظام قشربندي اجتماعي، برخي ساختارهاي کنترلي مانند مدرسه ، خانواده ، طبقات اجتماعي را در رابطه با انحرافات اجتماعي موثر مي دانند آنها معتقدند بازار ،موقعيت طبقاتي والدين را تعريف مي کند و طبقه ي بالا دستي سرمايه دار بر طبقه ي کارگر (فرودستي)، کنترل و نظارت مي کند و اين نظارت باعث ميشود کنترل هاي درون خانوادگي کاهش پيدا کند، پس افراد اين خانواده ها و شرايط اقتصادي حاکم بر بازار با وقوع جرم رابطه اي معنادار دارند.