چکیده:
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان یا عقایدی میپردازد که در متن درمورد زنان اظهار شده است. «زنانهنویسی» با تمرکز بر تفاوتهای گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریههای کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریۀ ویژۀ زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه، از منظر رویکرد فمینیستی زنانهنویسی، بر پایۀ دیدگاه زبانشناسانی همچون میلز و لیکاف و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد اگرچه قلم زنان روزنامهنویس در اولین نشریات ویژۀ زنان، چندان رنگوبوی فمینیستی ندارد، مؤلفههای سبک نوشتار زنانه همچون فراوانی واژههای مبهم، بهرهگیری از قسم، کاربرد تشدیدکنندهها، قیود تردیدنما و تعابیر عاطفی زنانه در سطح واژگانی و بهکارگیری جملات کوتاه، معترضه یا دعایی، آوردن جملات ناتمام و جملات پرسشی در سطح نحوی قابلتوجه است. زنان روزنامهنویس در حوزۀ محتوایی نیز به مضامینی متمایز با موضوعات بازتابیافته در نشریات مردان پرداختهاند، همچون: لزوم سوادآموزی زنان، حفظالصحه و بهداشت زنان، احترام به تمایلات آنان در انتخاب همسر و اصلاح رفتار مردان در تعامل با آنان در خانواده و اجتماع، مقایسۀ وضعیت زنان ایرانی با زنان کشورهای پیشرفته و مطالبات فردی و اجتماعی خود.
Feminist criticism is concerned with women's issues and the ideas regarding women in a text. As an approach to the differences between speech and texts of men and women, female writing is a valuable theory in feminist literary criticism. By drawing on a descriptive and analytical methodology, the present study analyzes the language and content of two women's journals in the Constitutional era, i.e., Danesh (“knowledge”) and Shokoufeh (“bloom”), using a "feminine writing" feminist approach and based on the perspectives of linguists such as Mills and Lakoff. Linguistic and content analysis of these magazines suggest that although the prose of female journalists in the earliest women's journals is void of heavy feminist connotations, the syntax contains many components of feminine writing style, such as high frequency of vague words, swearing on divine authority, use of intensifiers and adverbs expressing doubts, feminine emotional phrases in vocabulary, utilizing short sentences, relative and independent clauses, use of unfinished sentences, and questions. Thematically, too, female journalists discussed subjects different from those reflected in men's journals, like the imperative of female literacy, female health care, and hygiene, respecting their choice of spouse, revising men's conduct in interacting with them in the household and community, and comparing the conditions of Iranian women with women in advanced countries, to advance their social and individual demands.
خلاصه ماشینی:
بررسي مندرجات روزنامه هاي ويژٔە زنان به مثابۀ ابزاري مؤثر براي مطالبه گري، ارتقاي سطح آگاهي زنان و تغيير نگرش مردان به اين قشر و بازتاب درونمايه ها و مسائل شخصي، خانوادگي و اجتماعي آنان در آن روزگار از حيث مصاديق زنانه نويسي و تحليل رنگ وبوي متفاوت نوشتار زنانه در زبان نثر مطبوعاتي دوران قاجار و مشروطه نيز حائز اهميت است .
يکي از نظريه هاي کاربردي در نقد ادبي فمينيستي، که در اين پژوهش نيز در تحليل نثر مطبوعاتي زنان روزنامه نويس مشروطه از آن بهره بردهايم ، بررسي و تحليل متون ادبي از منظر زنانه نويسي يا سبک نوشتار زنانه است .
البته زنان در عصر قاجار عموماً نقش قابل توجهي در امور اجتماعي و سياسي و به تبع آن در عرصۀ روزنامه نگاري نداشتند و تا پيش از مشروطه نشاني از نشريات زنانه نيست ، اما اين نهضت ، به مثابۀ نقطه عطفي در تاريخ نقش آفريني زنان، موجب شد زن ايراني صدا و ديدگاههاي خود را از طريق نشريات بيان کند و حتي مورد حمايت برخي از روشنفکران مترقي نيز قرار گيرد.
دانشج نخستين روزنامۀ مصور ويژٔە بانوان، هر پانزده روز يک بار به چاپ ميرسيد و در صدر صفحۀ اول آن اين شعار نوشته شده بود: «روزنامه اي است اخلاقي، ادبي، حفظ الصحۀ اطفال، خانه داري، بچه داري، مسلک مستقيمش تربيت دوشيزگان و تصفيۀ اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان؛ مقالاتي که با مسلک جريده موافقت داشته باشد پذيرفته ميشود.