چکیده:
دربارة واژههای دخیل یا وامواژة عربی در فارسی، دیدگاه غالب این است که ورودِ لغات عربی در دورة اسلامی، یعنی پس از آمدن اسلام به ایران، آن هم بیشتر در سدههای ششم و هفتم به بعد به فارسی بوده و حضور آنها در متون فارسی قوّت و شدّت گرفته است. در این گفتار کوشش بر آن است تا جایی که اسناد در دست است، نشان دهیم که ورود لغات عربی به زبان فارسی از روزگاران بسیار دور رخ داده و این بدهبستانِ زبانی- فرهنگی چه بسا از آن زمانی که ایرانیان و عربها باهم ارتباط داشتهاند، یعنی، از زمان هخامنشیان به بعد صورت گرفته است.
regarding arabic loanwords in farsi, the dominant view is that the arrival of arabic words in the islamic period, that is, after islam came to iran, was mostly in persian in the sixth and seventh centuries and their presence in persian texts is strong and intensified. in this research, we are trying to show, as far as the documents are available, that the introduction of arabic words into persian language happened a long time ago,and this cultural-linguistic exchange has probably taken place since the time when iranians and arabs have been in contact with each other, that is, since the achaemenid period.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه علمي «پژوهش زبان و ادبيات فارسي » شماره شصت و هفتم ، زمستان ١٤٠١: ١٦-١ تاريخ دريافت : ١٣٩٩/١٠/٠٦ تاريخ پذيرش: ١٤٠١/١٢/١٠ نوع مقاله : پژوهشي وامواژههاي قرآني- عربي در زبان پهلوي (فارسي ميانه ) * يدالله منصوري چکيده دربارٔە واژههاي دخيل يا وامواژٔە عربي در فارسي، ديدگاه غالب ايـن اسـت کـه ورود لغات عربي در دورٔە اسلامي، يعني پس از آمدن اسلام به ايـران، آن هـم بيشـتر در سدههاي ششم و هفتم به بعد به فارسي بوده و حضور آنها در متون فارسي قـوت و شدت گرفته است .
نکته گفتني اينجا که ديدگاه غالب ايـن اسـت که ورود لغات عربي در دورٔە اسلامي بوده، يعني اين لغات پس از آمدن اسلام بـه ايـران، آنهم بيشتر در سدههاي ششم و هفتم به بعـد بـه زبـان فارسـي راه يافتـه و در متـون فارسي شدت گرفته و جا خوش کرده است .
يادآوري مـيشـود کـه نگـارش واژگان عربي حتي اسامي و اعلام خاص به خط و زبان پهلوي در ايـن گفتـار بـه عنـوان وامواژه تلقي شده است ، اگرچه نگارش لغات يک زبان به خط ديگر زبـان وامواژه نيسـت در اينجا به دليل ارزش و اهميت تاريخي مورد تأکيد اين گفتار است .
هم چنين در همان متن يادشده، يعني متن MU٢٩ (صص ٢ تـا ١٦١)، کـه حـاوي داستاني از گرشاسب ، تهمورس و جمشيد، گلشاه و ديگر داستانها و بخش هاي برگزيـده و بازنويسي از متون کهن تر زبان پهلوي است ، واژگان عربي و گاهي عربي- فارسـي را بـه آساني در جملات و عبارات خود به فراواني به کار ميبرد که در اينجا نمونـه هـايي از آن متن با ذکر شماره فصل و شماره بند بازگو ميشود.