چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی انتخاب کارگزاران در نظام سیاسی اسلامی است که ولی فقیه در راس آن قرار دارد. سوالی که مدنظر است اینکه: نقش آفرینی ولی فقیه در فرایند انتخاب و یا انتصاب کارگزاران در نظام سیاسی اسلامی با چه ادلهای قابل توجیه است؟ پاسخی که میتوان ارائه کرد این است که ولی فقیه به عنوان تداوم حرکت انبیاء و معصومین در عصر غیبت از حیث پیاده کردن احکام اسلامی و شریعت و همچنین از حیث رعایت معیارهای مردمسالاری دینی، نقش مهمی در پیشبرد امور جامعه اسلامی، انتخاب کارگزاران شایسته و همچنین توجه به صلاح مردم در جامعه اسلامی بر عهده دارد. همین مسوولیت باعث نقش آفرینی مستقیم و غیرمستقیم ولی فقیه در امور انتخاب کارگزاران نظام اسلامی و حرکت بر مبنای اصلاح امور جامعه اسلامی است. بررسی حاضر نشان میدهد نظریه «نظارت فقیه» بدلیل عدم درک تمایز نظام اسلامی با سایر نظامها و همچنین نادیده گرفتن نقش مصلحت در گره گشایی از مشکلات نظام اسلامی، نظریهای ناقص است. در مقاله حاضر از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
The selection of agents in the Islamic political system has a special feature in which it emphasizes the implementation of Islamic rules in society and in the process of selecting agents, the opinion of the people is important. Accordingly, at the head of the Islamic system is the Supreme Leader, who, given the continuity of the Islamic government after the era of the Infallible Absence, can play a direct and indirect role in the selection or appointment of agents. The purpose of this study is to investigate the selection of agents in the Islamic political system, which is also headed by the Supreme Leader. While two competing theories, namely Velayat-e-Faqih and supervision of Faqih and their role in determining or not appointing agents of the Islamic system can be proposed as theoretical challenges in the present discussion. Therefore, the question that is considered is: What reasons can be used to justify the role of the Supreme Leader in the process of selecting or appointing agents in the Islamic political system? The answer that can be provided is that Vali-e-Faqih, as a continuation of the movement of the prophets and infallibles in the age of absence in terms of implementing Islamic rules and Sharia, as well as in terms of observing the standards of religious democracy, plays an important role in advancing the affairs of Islamic society. It also pays attention to the good of the people in the Islamic society. This responsibility causes the direct and indirect role of the Supreme Leader in the affairs of selecting the agents of the Islamic system and moving on the basis of reforming the affairs of the Islamic society. The present study shows that the theory of supervising the jurist is an incomplete theory due to the lack of understanding of the distinction between the Islamic system and other systems and also ignoring the role of expediency in solving the problems of the Islamic system. In the present article, a descriptive-analytical method has been used.
خلاصه ماشینی:
سؤالي که مدنظر است اينکه : نقش آفريني ولي فقيه در فرايند انتخاب و يا انتصاب کارگزاران در نظام سياسي اسلامي با چه ادله اي قابل توجيه است ؟ پاسخي که مي توان ارائه کرد اين است که ولي فقيه به عنوان تداوم حرکت انبياء و معصومين در عصر غيبت از حيث پياده کردن احکام اسلامي و شريعت و همچنين از حيث رعايت معيارهاي مردم سالاري ديني ، نقش مهمي در پيشبرد امور جامعه اسلامي ، انتخاب کارگزاران شايسته و همچنين توجه به صلاح مردم در جامعه اسلامي بر عهده دارد.
آنچه مي تواند به عنوان يک سئوال مطرح شود اين است که نقش آفريني ولي فقيه در امور انتخاب و انتصاب کارگزاران چه به صورت مستقيم و چه به صورت غيرمستقيم با چه دلايلي توجيه مي شود؟ آيا نقش آفريني ولي فقيه در امر تعيين کارگزاران در شرايط خاص و حتي عادي نمي تواند در تعارض با مباني مردم سالاري قرار گيرد؟ به رغم وضوح قانون اساسي ايران در تعيين ساختار سياسي از لحاظ شکلي و محتوايي با مباني الگوي نظام سياسي اسلام ، تبيين انتخاب کارگزاران و نقش ولي فقيه در اين انتخاب اعم از انتخابات مردم و انتصابات صورت گرفته از سوي ايشان ، براي درک بهتر محققان ، مفيد و بلکه ضروري به نظر مي رسد.
بنابراين در نظريه سياسي اسلام که ولايت فقيه در انتخاب کارگزاران ايفاي نقش مي نمايد، مشروعيت الهي حکومت تداوم پيدا مي کند و اين امر همان مسؤوليتي است که ولي فقيه براي اداره جامعه اسلامي و اجراي احکام به کار مي گيرد.
بنابراين اگر نقش ولي فقيه در انتخاب و يا انتصاب کارگزاران به عنوان يک رويه متمايز در نظام اسلامي وانديشه سياسي اسلام مطرح است ، به معناي عمل بر قانون اساسي ، احکام شرع و تلاش براي اجراي اين احکام است .