چکیده:
زمینه و هدف: فرار دختران از خانه یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که برای جامعه تهدیدی جدی محسوب میشود. کودک یا نوجوانی که بدون اجازه والدین یا سرپرست خانه را ترک میکند، کودک یا نوجوان فراری قلمداد میشود. بر این اساس هدف از این پژوهش آسیبشناسی اجتماعی پدیده فرار دختران از منزل با تاکید بر آموزههای جرمشناختی در بین دختران فراری شهر تهران است.روش: این پژوهش از نوع همبستگی و در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد و به لحاظ روشی از نوع تحقیقات توصیفی است. در این پژوهش دادهها به صورت میدانی گردآوری شدهاند. جامعه ی آماری دختران فراری شهر تهران هستند که به دلیل نامشخص بودن تعداد آنها با استفاده از فرمول حجم نمونه جامعه نامحدود تعداد 180 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و دادهها نیز به وسیله نرمافزار spss مورد آنالیز قرار گرفتهاند.یافتهها: با انجام تحلیل رگرسیونی و بررسی اثر همزمان چهار متغیر مستقل (تجربه قبلی آزار جسمی یا جنسی، سابقه جرایم خانوادگی، تجربه خشونت خانگی، تجربه درگیری نوجوان و والدین) بر روی متغیر وابسته (فرار دختران از منزل) مشخص شد که چهار متغیر مستقل فوق روی هم رفته توانستهاند 45 درصد از تغییرات کل فرار دختران از منزل را تبیین یا پیشبینی کنند.نتایج: فرار دختران از منزل میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد، اما از منظر جرمشناسی نقش مسایل اجتماعی و خانوادگی در این زمینه بسیار پررنگ و برجسته است.
Field and Aims: girls running away from home is one of the most important social harms, which is considered a serious threat to the society. A child or teenager who leaves home without the permission of parents or guardian is considered a runaway child or teenager. Based on this, the aim of this research is the social pathology of the phenomenon of girls running away from home with emphasis on criminological teachings among runaway girls in TehranMethod: This research is of the correlation type and is in the applied research group, and in terms of method, it is a descriptive research type. In this research, the data were collected in the field. The statistical population is the runaway girls of Tehran city, due to the uncertainty of their number, 180 people were selected as the sample size using the unlimited population sample size formula, and the data were analyzed by spss software.Findings: By performing regression analysis and examining the simultaneous effect of four independent variables (previous experience of physical or sexual abuse, history of family crimes, experience of domestic violence, experience of conflict between teenagers and parents) on the dependent variable (girls running away from home), it was found that four variables Together, the above variables have been able to explain or predict 45% of the total changes in girls running away from home.Conclusion: Girls run away from home can happen for various reasons, but from the point of view of criminology, the role of social and family issues in this field is very prominent.
خلاصه ماشینی:
آسيب شناسي اجتماعي پديده فرار دختران از منزل با تاکيد بر آموزه هاي جرم شناختي (مورد مطالعه دختران فراري شهر تهران ) مريم وليزاده ١ تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٣/٠٨ 2 تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٥/٢١ شهرداد دارابي 3 نوع مقاله : پژوهشي سامان عبدالهي چکيده زمينه و هدف : فرار دختران از خانه يکي از مهمترين آسيب هاي اجتماعي است که بـراي جامعـه تهديـدي جـدي محسوب مي شود.
بر اين اساس هدف از اين پژوهش آسيب شناسي اجتماعي پديده فرار دختران از منزل با تاکيد بر آموزه هاي جرم شناختي در بين دختران فراري شهر تهران است .
پديده فرار از منزل به ويژه در دختران از پديده هاي مهم 1 Solorio 2 Gwadz 3 Abdel-Baki 4 Edinburgh & Saewyc مورد بررسي توسط روانشناسان ، جامعه شناسان ، روانپزشکان و مربيان تربيتي است و متغيرهاي زيادي در ارتباط با آن شناخته شده اند (ديمان ١، ٢٠٠٠: ٢٦١).
پيشينه و ادبيات نظري پيشينه پيکري و همکاران (١٣٩٩)، در پژوهشي با عنـوان «علل و عوامل فرار دختران از منزل (مطالعه موردي شهر آمل )» نشان داده که خانواده به عنوان اولين و مهم ترين نهاد جامعه ، نقش بسزايي در تربيت ، پرورش و اجتمـاعي نمـودن فرزنـدان بـا معيارهـا و ارزش هـاي جمعـي بـه عهـده دارد و در صورت کژکارکردي يا کارکرد نامناسب ، عواقب و پيامدهاي ناگواري در انتظار فرزنـدان خواهـد بود.
براساس مقادير حاصل شده براي سطح معناداري (SIG) در آزمون اسپيرمن مشخص ميشود که بين مولفه تجربه قبلي آزار جسمي يا جنسي و فرار دختران از منزل همبستگي وجود داشته و اين همبستگي در سطح ٩٩ درصد معنادار بوده و اين معناداري قابليت تعميم به جامعه آماري را دارد.
Protective factors associated with fewer multiple problem behaviors among homeless/runaway youth.