چکیده:
هدف: مقاله حاضر به بررسی تاثیر ارکان مالی بر ساختار سرمایه در بازار مالی ایران و تحلیل نظریههای حاکم بر آن
میپردازد.
روش: جامعه آماری شامل ۳۰ شرکت بورسی ایرانی که شرکتهای مورد آزمایش» شرکتهای مساعد و شاخصساز
متغیرها میپردازد.
یافته: نتایج گویای این مطلب است که اندازه شرکت» نقدینگی» سودآوری و رشد شرکت اثر معناداری بر ساختار سرمایه
شرکت دارد و در خصوص متغیرهای اندازه شرکت» سودآوری و رشد شرکت همراستا است و در مورد متغیر نقدینگی مغایر
میباشد.
نتیجهگیری: در این پژوهش اهمیت و نقش فرضیات بر ساختار سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. لذاء با افزایش اندازه
شرکت» سودآوری و رشد شرکت» ساختار سرمایه میل به افزایش دارد و با افزایش نقدینگی» ساختار سرمایه میل به کاهش
دارد.
دانشافزایی: در این پژوهش اهمیت و نقش متغیرهای توضیحی بر ساختار سرمایه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
همچنین» همسویی متغیرهای توضیحی بر ساختار سرمایه مورد کنکاش قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
(ويراکودي و همکاران ٧، ٢٠٠٣) 1 Cuervo,2002 2 Kawode, 2015 3 Jayesh Kumar, 2004 4 Bruce Seifert et al, 2002 5 Kawode, 2015 6 Balana, 2012 7 Weerakkody, 2003 (بانکو نوانچا و همکاران ١، ٢٠٠٨) نيز دريافتند که انتخاب ساختار سرمايه يک شرکت نه تنها تحت تأثير ويژگيهاي خاص خود شرکت قرار ميگيرد، بلکه تحت تأثير محيط پيرامون خود و عواملي همچون سلامت کلي اقتصاد، وجود بازارهاي مالي و ميزان اعتبارات بخش بانکداري کشور هم قرار ميگيرد؛ بنابراين ميتوان دريافت که سياست گذاريهاي دولت در مورد عوامل عمده اقتصادي بر ساختار سرمايه شرکتها ميتواند اثرگذار باشد، لذا اين پرسش مطرح ميشود که آيا متغيرهاي اقتصاد کلان ميتوانند در ارائه يک ترکيب بهينه سرمايه در صنايع و فعاليتهاي مختلف شرکتها و مؤسسه ها تأثير داشته باشند ؟ با توجه به اينکه کشورهاي در حال توسعه از جمله ايران ، از درجه بالايي از بي ثباتي متغيرهاي کالن اقتصادي برخوردار هستند و رشد توليد، تورم ، نرخ ارز و ساير متغيرهاي مهم اقتصاد کالن نسبت به اقتصاد کشورهاي صنعتي در معرض نوسانهاي بيشتري هستند، اين نوسانات به نوبه خود، محيط نامطمئني را براي سرمايه گذاران ايجاد و باعث ميشود تا سرمايه گذاران نتوانند به سهولت و با اطمينان بيشتر در مورد سرمايه گذاري آتي تصميم گيري کنند و احيانا متحمل زيانهاي وسيعي ميشوند.