چکیده:
نگاه ساده انگارانه به بعضی مفاهیم مانند مفهوم «آستانه» باعث فراموشی ابعاد معنایی آن شده است. شخصیت بخشی و
انرژی انتقال برای عبور از یک فضا به فضای دیگر و ساخت فضاهای قدرتمند که وظیفه اصلی انتقال را بر عهده دارنده
ضروری است. از این رو بررسی مفهوم «آستانگی»» میتواند طیف وسیعی از معانی مرتبط با فضا و مکان را در برگیرد که
بر حس حضور تاثیر گذاشته و فضا را واجد معنا کند. حال آنکه مفهوم «آستانگی» در معماری» چه مراتبی بر روابط میان
محدودههای معماری مترتب است و فضای آستانه ورودی در معماری بناهای مذهبی کشورهای آسیایی به چه صورت
بیان شده وچه تفاوتهایی و شباهتهایی بایکدیگر دارند؟ از جمله سوالات مطرح در این پژوهش است. روش به کار گرفته
در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استدلال منطقی با بررسیهای اسناد کتابخانهای است. یافتههای تحقیق در ۵ دسته
کالبدء کار کرد بصری» معنا و جوهری دسته بندی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در معماری مساجد ایران نسبت به
معابد گذشته هر ۳ کشور و مساجد کشور هند و چین در بحث جوهرخیال در ورودی بنا توجه ویژهای نشان داده شده
است.
خلاصه ماشینی:
حال آنکه مفهوم «آستانگي» در معماري، چه مراتبي بر روابط ميا ن محدوده هاي معماري مترتب است و فضاي آستانه ورودي در معماري بناهاي مذهبي کشورهاي آسيايي به چه صورت بيان شده وچه تفاوت هايي و شباهتهايي بايکديگر دارند؟ از جمله سوالات مطرح در اين پژوهش است .
چگونه مفهوم آستانه مي تواند منجر به تبيين محدوده در ورودي بنا شود؟ تأکيد بر مفهوم «آستانه » در معماري، چه مراتبي بر روابط ميا ن محدوده هاي ورودي مترتب است ؟ فضاي آستانه ورودي در معماري بناهاي مذهبي کشورهاي آسيايي به چه صورت بيان شده وچه تفاوتهايي بايکديگر دارند؟ ٢- پيشينه تحقيق ٢-١- ريشه شناسي واژه آستانه وآستانگي مفاهيم مرتبط با «آستانه » که از آن به درگاه ، آيگاه ، آستان و درآيگاه نيز تعبير ميشود، داراي مفاهيم و تعاريف متعددي است که به رغم تشابه ، داراي وجوه متنوعي است .
در مقاله محبوبي و همکاران در سال ١٣٩٦ همزيستي درون و بيرون معماري در ارسن نقش جهان رجحيت يافتن مقوله شهرسازي و رشد و توسعه شهر، ايجاد تضاد بين فضاهاي تنگ و تاريک و راهروها و وروديهاي سربسته پيچدرپيچ با گشادگي و نورانيت و کشيدگي فضايي صحن اصلي، حياط و ميانسراي روباز، استفاده از نقوش هندسي مشابه اعم از اسليميها، مشابهتهاي فرمي دروازه و محراب ، جفت مناره " مفاهيمي مانند خواستن ، عروج و توجه به بيرون ، نحوه ارتباط فضاهاي دروني مساجد با فضاهاي بيروني يا شهري، اهميت يافتن نقش آستانه به لحاظ معنايي و کارکردي در اين دوره ، تأکيدي بر نمايش مرز و قلمرو و رعايت سلسله مراتب ، کارکردي از ويژگي هاي مطرح در تعامل درون و بيرون ميدان هاي حکومتي دانسته است .