خلاصه ماشینی:
"و اما از شما چه پنهان از هنگامهای که در عمل موفقیتآمیز جداسازی دوقلوهای بینظیر،ثانی به واحد بدلشده ما هم از دل و دماغ افتادهایم و رغبت راپرت از ما رخت بربسته به هزارویک دلیل!اولش جدایی دوقلوها،دومش عدم حضور ثغرکشی اعظم زیرخاکی،سومش سکوت مرموز فرقه آستانیه بعد از حضور در پاریس فنارسه ومجاورت و محاورت با دوستان، چهارمش مشغول بودن فرقه خبریه به رسالهنویسی،پنجمش فقدان فرحناک پیر پکاجکی طناز حیات نو،شمش تهدیدات مفتش منزل تیاتر و رایزنی با کبیر و صغیر برای تخته کردن دکه ما،هفتمش که سخت مقدس است تنوره گدازان استادنا اعظم دکترنا اعظم که بیمهابا همه را خاکستر میکند و در چشم خورشید نشسته بعد از تمثالی که از خود دربکرده و الی ما شاء الله!حالکه در رمضانیم و برخلاف ممد رجزن تصمیم به روزه داریم ان شاء الله در نمرههای بعد مبسوطتر به خدمت انورتان خواهیم رسید."