چکیده:
ایران به عنوان کانونی زلزلهخیز، زمینلرزهها و پسلرزههای متعددی را در اعصار تاریخی مختلف از جمله دورة صفویه تجربه کرد. اهمیت وقوع این بلا به گونهای بود که گزارش آن از چشم مورخان ایرانی و سفرنامهنویسان اروپایی دور نماند و آنان بر مبنای دیدهها، شنیدهها و همچنین اقتباس از دیگر منابع تاریخی، جریان وقوع زلزله را ثبت میکردند. آنچه که بر اهمیت این گزارشها میافزاید، دیدگاه این دو گروه به تأثیری بود که در هنگامة وقوع زلزله و پس از آن بر زندگی مردم تحمیل میشد. بر همین اساس چگونگی تأثیر زلزله بر زندگی مردم در دوره صفویه، مسئله پژوهش پیشرو را شکل داده است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی ـ تحلیلی گردآوری دادهها به شیوة کتابخانهای، بدین سؤال پاسخ دهد که از دیدگاه مورخان ایرانی و سفرنامهنویسان اروپایی، وقوع زلزله در دورة صفویه چگونه توانسته است زندگی اجتماعی مردم را متأثر سازد؟ برآوردِ این مقاله نشان میدهد که در نگرش مورخان ایرانی و سفرنامهنویسان اروپایی، وقوع زلزله در دورة صفویه ضمن ایجاد تلفات جانی سنگین و تخریب زیرساختهای مسکونی بر آرایش فکری، باورها و اعتقادات عمومی مردم نیز تأثیر سترگی گذاشت.
Iran, as the epicenter of earthquakes, has experienced numerous earthquakes and aftershocks in different historical eras, including the Safavid period. The significance of this catastrophe was such that its report was not neglected by historians and European travelogues writers. They recorded the course of the earthquake based on what they saw, heard and also adapted from other historical sources. What adds to the importance of these reports; was the attitude of these two groups towards the impact that was imposed on people's lives during and after the earthquake. In this regard, the present study tries to use descriptive-analytical method and data collection in a library manner to answer the question of how the occurrence of earthquake in the Safavid period in the view of historians and European travelogues writers, could affect people's social life? The result of this article shows that in the attitude of historians and European travelogues writers, in addition to paying attention to the casualties and destruction of people's residential infrastructure, the occurrence of the earthquake could also affect people's public thoughts and beliefs.
خلاصه ماشینی:
زلزله های تبریز در سال های سـلطنت شـاهان بعدی صفوی استمرار پیدا کرد، به گونه ای که در زمان سـلطنت شـاه صـفی و سـال ١٠٤٩ ق، تبریز به لرزه درآمـده (شـاملو، ١٣٧٥: ١/ ٢٥٦؛ اصـفهانی ، ١٣٦٨: ٢٨٦؛ حـاجی خلیفـه ، ١٣٧٦: ١٨٦) که البته برخی از مورخان و سفرنامه نویسان ، سال وقوع این زلزله را ١٠٥٠ق ذکر کرده اند (وحید قزوینی ، ١٣٨٣: ٣٠٢ ؛ شاردن ، ١٣٧٢: ٥/ ١٨٠١).
در نسخة خطـی کـه در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود، نویسندة آن ، هنگام برآورد تلفـات جـانی زلزلة تبریز در سال ١١٣٣ق ، به تخمین خود مردمان تبریز استناد می کند و در ایـن بـاره چنـین نوشته است : (به تصویر صفحه مراجعه شود) (نسخه خطی مجموعه سه رساله ، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، شماره ٥٦٧٧، برگ ٦٧ الف ) همچنین فیگوئروا در گزارش از وقوع زلزلة لار، سخنان شخصی به نام حاجی نظر را مـورد استناد قرار می دهد که به گفتة او، اگر مردم به صحرا و بیابـان نقـل مکـان نمـی کردنـد، کشـتار بسیاری در نتیجة زلزله رخ می داد (فیگوئروا، ١٣٦٣: ٤٠٠) یا افوشته ای نطنزی هنگام گزارش از زلزلة دیگرِ لار، جریان وقوع زلزله را به طور مفصل از زبان شخصی بـه نـام « خواجـه حسـن لاری » گزارش می دهد (افوشته ای نطنزی ، ١٣٧٣: ٥٢٩).
بر همین اساس در این مقاله ، به گزارش های آن دسته از مورخان ایرانی و سفرنامه نویسان اروپایی اشاره و استناد شده است که در آثار خود به وقوع زلزله توجه داشته اند.