چکیده:
بیان مسئله: با مشاهدۀ جایگاه آتش و آتشدان در نقش برجسته های آثار بهجا مانده از پادشاهان مادی و هخامنشی میتوان دریافت که آتش در ایران پیش از اسلام جایگاهی بس والا و مقدس داشته است؛ بهطوری که در آثار بهجا مانده از این دوران، حضور و تجلی آتش را در گوردخمه ها، مراسم بار عام پادشاهان، مراسم دینی و آیینی و نیز در آثار هنری و تشریفاتی به مراتب مشاهده می کنیم؛ از این رو سؤالی که در این رابطه مطرح می شود، این است که: نقشمایۀ آتش در دوره های ماد و هخامنشی دارای چه مفاهیم نمادینی است؟هدف: بررسی و تحلیل نمادشناسانۀ نقش آتش در تاریخ ایران پیش از اسلام (دوره ماد و هخامنشی) و جایگاه این عنصر در فرهنگ و هنر این دوره هدف پژوهش حاضر است.روش پژوهش: با توجه به جنبۀ تاریخی تحقیق پیش رو، روش اتخاذ شده توصیفی-تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش به روش توصیفی و ارائۀ تصاویر انجام گرفته و اطلاعات بهدست آمده، طبقهبندی و بررسی و تحلیل شده است.یافتهها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در بررسی نقشهای بهجای مانده از آثار مرتبط با دوره ماد و هخامنشی، آتش نمادین همیشه منطق پاکسازی شر توسط خیر را به نمایش می گذارد. آتش مظهر اَشَه (تقوا و درستی)، بر روی زمین است و آتشگاه جایگاه برخواندن و ستودن اهورامزدا است؛ همچنین آتش، نشان پاکی و آرامش هستی، بهره مند از ویژگی پاکسازی ماده و جوهرۀ روان است. در حقیقت، چنانچه آتش عاری از این ویژگی می بود، هیچگاه نمی توانست رابطی بین دنیای انسان خاکی و قلمروی روحانی اهورا باشد.
Problem Definition:
By observing the status of fire and fire-place in the reliefs of works left by the kings of the Medes and Achaemenids, it could be understood that fire had a very high and sacred position in Pre-Islamic Iran. In the works left from this era and also in artistic and ceremonial works, the presence and manifestation of fire in catacombs, public ceremonies of kings, and religious and ritual ceremonies can be observed. Therefore, the question raised in this regard is: “What symbolic concepts does the fire motif have in the Median and Achaemenid periods?”
Objective
The aim of this study is to Symbologically investigate and analyze the fire motif in the history of Pre-Islamic Iran (the Median and Achaemenid periods) and the status of this element in the culture and art of this period.
Research Method
Considering the historical aspect of the present research, the adopted method is descriptive-analytical. The obtained data were classified and reviewed. The data analysis was carried out using descriptive methods and the presentation of images.
Results
The results of the research show that in investigating the remaining motifs of the works related to the Median and Achaemenid periods, the symbolic fire always shows the logic of cleansing evil with good. Fire is the manifestation of Asha (piety and truth) on earth, and the fireplace is the place to worship and praise Ahura Mazda. Also, fire is a symbol of purity and peace of being, benefiting from the property of purifying matter and soul essence. In fact, if the fire was devoid of this characteristic, it could never be the connection between the earthly human world and the spiritual realm of Ahura.
خلاصه ماشینی:
«فربود» (١٣٨٢) در پایان نامۀ کارشناسیارشد خود با عنوان «بررسی تطبیقی آتش و نمادهای آن ، میان دو فرهنگ و تمدن هند و ایران » به بررسی اعتقادات اقوام گوناگون و اشتراکات عقیدتی آنان که زاییده سرشتی مشترک است ، پرداخته ؛ بنابراین برای شناخت چگونگی تحول الگوهای کهن فرهنگی یک قوم ، تحقیق دربارة تأثیر و تأثرات تمدن های پیرامون بر یکدیگر ضروری به نظر می رسد؛ بدین منظور، صور مختلف ظهور آتش ، وجوه نمادین ، وظایف و کارکردهای آن در اعتقادات ، آیین ها و مراسم عبادی و مذهبی، در این دو تمدن ، بررسی و مقایسه شده است .
بررسی جایگاه آتش در تاریخ ایران باستان بررسیها نشان میدهد که اقوام آریایی پس از ورودشان به فلات ایران که از اواسط هزارة سوم تا اوایل هزارة اول پیش از میلاد در چندین مرحله انجام گرفت ، در پی آمیختگیهای نژادی و به ویژه تبادلات فرهنگی که با بومیان فلات ، به خصوص ایلامیها داشته اند، برخی از سنت های تقدیس و نکوداشت آتش را از بومیان فلات فراگرفته اند؛ اگرچه می دانیم عناصر اربعه و به خصوص آتش از کهن ترین ایام نزد آریاییها بسیار مقدس بوده اند؛ ولی مشاهدة برخی از سنت های دینی مرتبط با سنت تقدیس آتش در نقش برجسته های ایلامی، نیز تصاویری مانند آیین «َبرسَم گرفتن » نزد آتشدان در نقوش مهرهای ایلامی، این فرضیه را مطرح میکند که شاید سنت تقدیس آتش و برخی آیین های مربوط به آن ، به علت پیشینۀ بسیار کهنی که در جامعۀ ایلام باستان داشته ، در پی تبادلات فرهنگی بین ایلامیها و آریاییها مورد پذیرش آریاییها قرار گرفته است و پس از آن نیز متناسب با فرهنگ آریایی به خصوص با تأثیر از آموزه های دین زرتشت ، به ویژه در دورة ساسانی، تغییر و تحولاتی یافته باشد (قائم مقامی،١٣٩٠، ص .