چکیده:
معناشناسیِ قالبی را اولینبار چارلز فیلمور (۱۹۸۲م.) مطرح کرد. این نظریه مدّعی است که معانی واژهها، در نظامی از دانش جای دارد که ریشۀ آن در تجربۀ اجتماعی و فرهنگی بشر واقع شده است. اصطلاح قالب بهمثابۀ شیوهای جهت تحلیلهای معنایی زبان طبیعی است. «افعال» بهعنوان مهمترین سازههای زبانی در بیشتر حالاتِ یک رویداد حضور دارند و نقش مهمی در تغییر معنایی بر عهده گرفتهاند. هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان کارایی این نظریه در گونۀ لری ممسنی و ارائۀ قالبهای معنایی برخی افعال در اینگونه است. در این پژوهش، ۳۲ فعل از میان 336 فعلِ جمعآوریشده در لری ممسنی، با روش توصیفی - تحلیلی بررسی شده است. با ارائۀ قالبهای معنایی این افعال، یافتهها حاکی از آناند که میان قالبهای معنایی این افعال با قالبهای معنایی افعال متناظر آن در زبان فارسی معیار، تفاوت فاحشی وجود دارد. تصور بر آن است که ریشۀ این تمایزات، از تجربیات نهفتۀ فردی و اجتماعی جوامع نشئت میگیرند. این افعال، در محدودۀ کاربردشان، از خوانشهای معنایی بیشتری در مقایسه با فارسی معیار برخوردارند و بر مفاهیم بیشتری دلالت میکنند؛ بهعبارتدیگر، معنای این افعال در زبان فارسی معیار، در گذر زمان دچار تحوّل معنایی شده و از مؤلّفههای معناییشان کاسته شده است.
Frame Semantics was first proposed by Charles Fillmore (1982), and it states that word meaning is constructed within a system of knowledge deeply rooted in the socio-cultural experiences of humans. In this theory, the conception of 'Frame' is deemed to be an approach towards semantic analysis of natural languages. "Verbs”, as the most important construction of the languages, are presented in the utmost states and occurrence of the events and they play an important role in semantic change. The aim of this study is to evaluate the efficiency of Frame Semantics in Lori Mamasani and to provide the semantic frames of certain verbs of this dialect. The data in this study consists of 32 verbs out of 128 verbs collected from Lori Mamasani which were examined through descriptive-analytical approach. Analyzing the semantic frames of these verbs, our findings suggest that there are significant differences between the semantic frames of these verbs with their corresponding verbs in the standard Persian. We argue that these differences originate from social and individual experiences of societies. These verbs, in their utility range, have more meaning inferences and more concepts compared to the standard Persian. In other words, they have undergone semantic variation and they have lost their meaning components in the standard Persian over time.
خلاصه ماشینی:
گرچه معادلي دقيق براي آن ها نميتوان يافت ؛ اما معادل يابي معمولاً به صورت توصيفي انجام ميشود و واژٔە ساده همراه با عبارات توصيفي به کار مي روند؛ يعني مؤلفه هاي معنايي که در گونۀ لري ممسني وجود دارند، با آن واژٔە موجود در زبان فارسي معيار همراه ميشوند.
ساخت دستوري تجربه گر (فاعل )، با صداي منقطع ، از ناراحتي شديد، گريستن (فعل ) )به تصویرصفحه مراجعه شود) اين قالب داراي فعل غير نتيجه اي/غيرغايي و ايستا است که شامل نقش هاي معنايي تجربه گر، تجربه پذير و بدون صداست .
ساخت دستوري کسي (فاعل )، چيزي را (مفعول )، بلند فرياد زدن (فعل ) )به تصویرصفحه مراجعه شود) اين قالب ، داراي فعل رخدادي/غيرغايي است و شامل نقش هاي معنايي تجربه گر، تجربه پذير، مداوم و مبدأ است .
ساخت دستوري کسي (فاعل )، چيزي را (مفعول )، تکه کردن عمودي (فعل ) )به تصویرصفحه مراجعه شود) در اين قالب ، فعل از نوع تحققي/غايي است و نقش هاي معنايي کنشگر، کنش پذير وجهت (عمودي ) ضروري هستند.
)به تصویرصفحه مراجعه شود) در اين نوع قالب ، فعل تحققي/غايي وجود دارد که شامل نقش هاي معنايي کنشگر، کنش پذير، درجه و از بين رونده است .
ساخت دستوري کسي (فاعل )، چيزي را: زمين (مفعول )، کندن (فعل ) )به تصویرصفحه مراجعه شود) در اين قالب ، فعل از نوع تحققي/غايي است که داراي نقش هاي معنايي کنشگر و کنش پذير (زمين ) است .