چکیده:
ادبیات عامه (فولکلور) برآمده از دل تودة مردم است و سالیان سال به صورت شفاهی و سینه به سینه به نسل های بعد منتقل
شده است و عناصری مانند: قصه، افسانه، آواز، ترانه، مثل، معما و... را در برمیگیرد. فرهنگ و ادبیات عامه با اعتقادات و باورهای
کهن جوامع بشری پیوندی دیرپا دارد و شیوة زیستن و حیات مادی و معنوی تودة مردم یک جامعه را باز مینمایاند و اصالت و
پیشینۀ تاریخی و فرهنگی آنها را به خوبی، تبیین میکند؛ بنابراین، سرمایۀ عظیمی است که یادگار ذوق هنری و احوال و
روحیات مردم روزگاران گذشته است و سندی استوار در اثبات هویت ملی و فرهنگی اقوام بشری به شمار میرود. ادبیات عامه
میتوان به عنوان یکی از مهم ترین نمایه های دانش عامه به شمار آورد؛ زیرا در بیش تر زبانها و در میان بیش تر اقوام رواج دارند
و در زبان فارسی نیز کاربردی گسترده پیدا کردهاند. ادبیات عامه از عناصر اصلی فرهنگ عامه محسوب می شوند که به دلیل
کوتاهی، جذابیت و تاثیری که دارند، مانند شعر در بین مردم رواج می یابند و به خاطر روانی و آشنایی مخاطب در ذهن شنونده
نقش میبند. یکی از مردمان این سرزمین کهن «کوره» است که ادبیات عامه غنی دارد. پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای
و بر مبنای توصیفی و تحلیل انجام شده، برآن است ضمن تعاریفی از ادب عامه و به بررسی بازتاب ادبیات عامه در کوره بپردازد
خلاصه ماشینی:
بازتاب ادبيات عامه در کوره بدريه صحرانورد کارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي، دبير رسمي آموزش و پرورش بخش اوز چکيده ادبيات عامه (فولکلور) برآمده از دل تودة مردم است و ساليان سال به صورت شفاهي و سينه به سينه به نسل هاي بعد منتقل شده است و عناصري مانند: قصه ، افسانه ، آواز، ترانه ، مثل ، معما و...
با توجه به ماهيت تحقيقات تک نگاري، محقق تلاش کرده است تا اين بخش را از لحاظ جغرافياي طبيعي و انساني، مذهب ، جمعيت و زبان ، سير در تاريخ لارستان و کوره در دوره هاي مختلف تاريخ ايران ، فرهنـگ عاميانه ، ضرب المثل ها، ترانه هاي عاميانه ، را مورد بررسي قرار بدهد.
ضرب المثل هاي کوره در جامعۀ امروزي که برق آسا در حال جهاني شدن است ، توسعۀ رسانه هاي جمعي، گسـترش شـبکه هـاي ارتبـاطي و عوامـل متعدد ديگر فرهنگ ملي و خرده فرهنگ هاي بومي را بشدت تهديد ميکند و باعث کم رنگ شـدن ؛ بلکـه مهجـور و متـروک ماندن ادبيات عاميانه و گويش هاي محلي و در نتيجه از خود بيگانگي و از دست دادن هويت ملي و فرهنگي و متزلـزل شـدن بنيان هاي جامعه ميگردد از اينرو پرداختن به اين دست از موضوعات اهميت دوچندان دارد.
در تاريخ ادبيات کودکان بين بنگره و لالايي تمايز قائل شده و بيان ميکند: «بنگره نسبت به لالايي حالتي کليتر داشته و هر نوع بانگ يا ترانه اي بوده که براي خوابانيدن کودک مورد استفاده قرار ميگرفته است و آرام آرام لالايي به صورت قسمي خـام از آن منشعب گرديده است و لالايي پيش از آن کـه بخواهـد واژه آوايـي فارسـي باشـد يـک واژه آواي فراگيـر اسـت کـه در زبان هاي ديگر هم کم و بيش وجود دارد.