چکیده:
بررسی روشهای مطالعات قرآنی مستشرقان، از جدیدترین موضوعات در خورتوجه در حوزه پژوهشهای قرآنی است. جرالد هاوتینگ، خاورپژوه معاصر بریتانیایی و ادامهدهنده نظریات جنجالبرانگیز ونزبرو است که در این تحقیق، مهمترین روشهای مطالعات قرآنی وی، بهصورت مختصر کشف، تبیین و تحلیل میشود. مهمترین روش مطالعات قرآنی هاوتینگ، نقد تاریخی است که زیرشاخههای آن، نقد ادبی، نقد محتوایی و نقد منبع محسوب میشوند. تاثیرپذیری از اندیشه پستمدرنیسم و عدم نتیجه عملی اطمینانبخش، از برجستهترین نقدهای وارد بر روش نقد تاریخی و زیرشاخههای آن است. روشهای قرآنپژوهی هاوتینگ، متاثر از مبانی فکری و علمی رایج در غرب بهویژه استادش ونزبرو و نقد کتاب مقدس است. از آنجا که هاوتینگ قرآن را بهمنزله متنی بشری تلقی کرده است، روشهای سازگار با جهانبینی مادی و خاص متون بشری را بر آن تحمیل کرده است.
Examining the methods of Quranic studies by Orientalists is one of the most recent topics in the field of Quranic studies. Gerald Hawting is a contemporary British orientalist and a continuation of Wensbrough’s controversial ideas. In this research, the most important methods of his Quranic studies are briefly discovered, explained and analyzed. The most important method of Hawting’s Quranic studies is historical criticism, whose sub-branches are literary criticism, content criticism, and source criticism. Being influenced by post-modernism and the lack of convenient practical results are among the most prominent criticisms of the historical critical method and its sub-branches. Hawting’s methods of studying the Quran are influenced by the common intellectual and scientific foundations in the West, especially his teacher Wansbrough and the criticism of the Bible. Since Hawting has considered the Quran as a human text, he has imposed on it methods compatible with the materialistic and specific worldview of human texts
خلاصه ماشینی:
هاوتینگ مدعی است اسلام در قرن سوم هجری شکل واقعی خود را به دست آورد و پیش از آن، موحدانی که دچار درگیریهای گفتمانیِ جدلیِ فرقهای بودند، به ضرورت وجود کتاب آسمانی پی بردند و برای رفع نیازهای معنویِ جامعه خود و دور کردن موحدان از فرقهگرایی و تفرقه، قرآن را گردآوری کردند (Hawting, The idea of idolatry and the emergence of lslam: from polemic to history, 1999: 7).
روش نقد ادبی یا سبکشناختی، یکی از زیرشاخههای نقد تاریخی و نیز یکی از روشهای مورد استفاده در نقد کتاب مقدس بهشمار میآید که هاوتینگ درباره متون اسلامی، از جمله قرآن از آن بهره برده است.
شواهد غیرقابلانکار و فراوانی وجود دارد که منابع و متون کهن اسلامی دارای سابقه و ریشه است و بنابر گفته ونزبرو و هاوتینگ، در قرن سوم هجری آن هم در جهت توجیه و مبناسازی اسلام، به اصطلاح تاریخ نجات ساخته نشده است: پیامبر اکرم( در دوران حیات خود، همواره اصحاب را به حفظ و ضبط احادیث و گفتههای خود تشویق میکرد (کلینی، الکافی، 1363: 1/403؛ دارمی، سنن دارمی، 1349: 1/75؛ ابنماجه قزوینی، سنن ابنماجه، بیتا: 1/86؛ صدوق، الامالی، 1376: 181؛ طبرانی، المعجمالاوسط، 1415: 6/77).
روش نقد متنی، یکی از روشهای مورد استفاده هاوتینگ در مطالعات قرآنی است، اگرچه وی متن اصلی یا معتبری برای قرآن قائل نیست که آن را متن معیار قرار دهد؛ اما او با تکیه بر روش تحلیل متن، در مقالاتی به مواردی از این به اصطلاح تغییرات متنی قرآن، اشاره و تصحیحاتی را پیشنهاد کرده است.