چکیده:
بدعت در لغت به معنای ایجاد چیزی است که مسبوق به سابقه نباشد؛ درواقع ایجاد و خلق چیزی که دارای نمونه قبلی نبوده و برای اولین بار ایجاد و طرح میشود را بدعت مینامند؛ نوآوری را نیز اگرچه برخی به بدعت معنا کردهاند؛ اما معنای دقیق آن را نوآوری و خلاقیت ذکر کردهاند؛ این دو واژه اگرچه به لحاظ لغوی دارای نسبتهایی هستند؛ اما در حقیقت مباحثی ازجمله درک عقلی و علمی، عدم تضاد با سنت الهی، منبع و تکیهگاه علمی و تفاوت معرفتی از عوامل ممیزه نوآوری از بدعت است؛ همین مرزهای معرفتی و لغوی باعث شده است که شناسایی تأسیسات مدنی نوپدید ازجمله مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا وارد ساختن اصل انتخابات در نظام اسلامی به لحاظ شمولیت آن در دایره بدعت یا نوآوری مورد بحثهای متعددی واقع گردد. در نظام اسلامی اصل انتخابات نه به معنای دقیق آن در تمدن غربی، بلکه عمدتاً به معنای تعاون موردتوجه قرارگرفته است؛ اصلی که میتواند باعث پویایی و بقای نظام اسلامی شود؛ همین ابتکار باعث دوری چنین رویکردی از بدعت شده است؛ از سوی دیگر علت وجودی مجمع تشخیص مصلحت نظام در «امر مصلحت» و تأمین آن تعریفشده است، این هستیشناسی بهطورقطع هم برحسب قاعده تبعیت و فقه شیعه و هم بر اساس پیچیدگیهای امور سیاسی در دنیای امروز ضروری است؛ لذا تأسیس نهاد مصلحت نظام بهعنوان یکی از نوآوریهای فقهی هیچ تعارضی با فقه شیعه ندارد.
خلاصه ماشینی:
نسبت بدعت با تأسيسات مدني نوپديد 2 علي هنرمند ١ سيد ابوالقاسم نقيبي تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٤/١٦ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٨/١٨ چکيده بدعت در لغت به معناي ايجاد چيزي است که مسبوق به سابقه نباشد؛ درواقع ايجاد و خلق چيزي که داراي نمونه قبلي نبوده و براي اولين بار ايجاد و طرح ميشود را بدعت مينامند؛ نوآوري را نيز اگرچه برخي به بدعت معنا کرده اند؛ اما معناي دقيق آن را نوآوري و خلاقيت ذکر کرده اند؛ اين دو واژه اگرچه به لحاظ لغوي داراي نسبت هايي هستند؛ اما در حقيقت مباحثي ازجمله درک عقلي و علمي، عدم تضاد با سنت الهي، منبع و تکيه گاه علمي و تفاوت معرفتي از عوامل مميزه نوآوري از بدعت است ؛ همين مرزهاي معرفتي و لغوي باعث شده است که شناسايي تأسيسات مدني نوپديد ازجمله مجمع تشخيص مصلحت نظام و يا وارد ساختن اصل انتخابات در نظام اسلامي به لحاظ شموليت آن در دايره بدعت يا نوآوري مورد بحث هاي متعددي واقع گردد.
مبحث دوم : بازخواني ادله حرمت بدعت در مقايسه با نوآوري هرچند نويسندگان لغت بدعت را در مطلق نوآوري در تکوين و تشريع ، معرفي کرده اند ولي ازنظر قرآن ، بدعت به تصرف در امور ديني اعم از اصول و فروع است ، بنابراين ، هرگونه نوآوري در محيط صنعت و آداب و غيره ، بدعت در شريعت نيست ، بلکه احکام آن را ازنظر حلال وحرام ، بودن استخراج کرد، مثلاً صنايع نوين درزمينه هاي کشاورزي و بافندگي و نظامي و حمل ونقل و انرژي ازنظر لغت ، بدعت و نوآوري است ، ولي چون پديدآورندگان ، آن را به شريعت نسبت نميدهند بدعت شرعي محسوب نميشود، ولي آيا تأسيسات نوپديد مدني مانند تأسيس حکومت جمهوري با نام اسلام ، شناسايي مجمع تشخيص مصلحت و قوه مقننه که از مسائل نوپديد به شمار ميآيند، چه نسبتي با بدعت دارند؟ براي پاسخ به اين سؤال بايسته است برخي ادله بدعت و گستره دلالت آن ها در تأسيسات مدني نوپديد موردبررسي قرار گيرد؛ آيات قران کريم در اين خصوص گوياي آن است که : ١.