چکیده:
نکاح جزء عقود لازم می باشد. اهمیت جایگاه خانواده باعث شده تا برخی احکام برای آن جعل شود. از طرفی مسلم است که نکاح جزء عقود بوده و نیازمند رضایت طرفین می باشد. تدلیس یا فریبکاری ممکن است در عقود اتفاق بیفتد. این واژه به معنای خدعه، فریب، پنهانکاری و کتمان عیب و اظهار محاسن می باشد. روایاتی در زمینه تدلیس در نکاح وارد شده اند که موارد خاصی را شامل می شوند: تدلیس در شغل، تدلیس در اخفاء عیب. این موارد به ضمیمه برخی دیگر از تدلیس ها در حقوق مدنی ایران بیان شده و از مواردی هستند که حق فسخ را به طرفین می دهند. امروزه برخی آرایش ها به همراه پیشرفت تکنولوژی و جراحی های زیبایی می تواند منجر به فریب شده و تدلیس را در پی داشته باشد. این پژوهش در پی بررسی امکان اعطای حق فسخ نکاح به افرادی است که از ناحیه اعمال جراحی زیبایی و یا گریم ها فریب خورده و همین سبب رضایت به ازدواج شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که قاعده نفی حرج، قاعده نفی ضرر، اهمیت ظاهر از دیدگاه اسلام و فحوای روایات تدلیس می توانند دلالت بر عدم حصر داشته و موجب حق فسخ نکاح شوند. چراکه احادیث موجود گرچه مربوط به موارد خاصی از تدلیس هستند ولی با تنقیح مناط حکم آن ها را می توان به دیگر موارد سرایت داد. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس داده های کتابخانه ای و فقهی- روایی و استدلال های نقلی – برهانی و تحلیلی و توصیفی است.
Marriage is a necessary part of contracts. The importance of the family's status has led to tampering with some rulings for it. On the other hand, it is certain that marriage is a part of contracts and requires the consent of both parties. Hypocrisy or deception may occur in contracts. This word means deception, fraud, concealment, and concealment of faults and expressions of merits. There are narrations about fraud in the marriage that include special cases. Fraud in work, fraud in the concealment of defects, these cases are stated in addition to some other frauds in Iranian civil law and are among the cases that give the parties the right to terminate. Today, some makeup, along with advances in technology and cosmetic surgery, can lead to deception and fraud. This study seeks to investigate the possibility of granting the right to terminate marriage to people who have been deceived by cosmetic surgery or make-up, and this has led to consent to marriage. The result of this research shows that the rule of negation of embarrassment, the rule of negation of harm, the importance of appearance from the Islamic point of view, and the content of the narrations of fraud can indicate non-restriction and cause the right to terminate the marriage. Because the existing hadiths, although related to certain cases of fraud, can be extended to other cases by refining their rulings. The research method in this study is based on library and jurisprudential-narrative data and narrative-argumentative, analytical, and descriptive arguments.
خلاصه ماشینی:
اين چنين عقدي اگر همراه تدليس باشد و بعد از عقد فرد متوجه فريبکاري و يا پنهانکاري شود، آيا مي تواند ادعاي فسخ نکاح يا حتي مطالبه خسارت نمايد؟ همين امر در مورد مردي که به هر نحو ظاهر جسماني خود را تغيير داده و رضايت زن به دليل همين ظاهر باشد، آيا بعد از عقد مي تواند ادعاي فسخ يا خسارت نمايد؟ چهارم اينکه گريم ها آرايش هاي متنوع از جمله اموري است که امروزه در جوامع مختلف خصوصاً کشورهاي جهان سوم به عنوان منبع درآمد شناخته مي شوند.
در صورتي که عقدي بر مبناي چنين ظاهري انجام گيرد و طرف مقابل بعد از عقد متوجه تدليس شود، آيا امکان خيار فسخ براي او وجود دارد؟و آيا در صورت وجود خيار مي تواند ادعاي خسارت نمايد؟ پيشينه تحقيق در اين زمينه به صورت مستقل کتابي نگاشته نشده و تنها کتاب موجود با عنوان «فسخ عقد نکاح » نوشته سيد روح الله موسوي است که عيوب و تدليس هاي منجر به حق فسخ را بررسي نموده و در نهايت انحصاري بودن عيوب و تدليس ها را در نکاح بررسي کرده است .
آنچه از اين گونه تدليس ها اراده مي شود عمدتاً براي ترغيب مرد به ازدواج با زني است که چهره ناخوشآيندي دارد ولي با انجام برخي آرايش ها، عيوب پنهان شده و زيبايي جلوه مي کند.