چکیده:
قرآن، به مثابۀ مرجع اصلی پاسخ به مسائل حیات سیاسی مسلمانان، همواره در معرض برداشتهای سیاسی مختلف بوده است. برداشتهایی که گاه، در عرصۀ سیاق و بهویژه، سیاق در آیات، دچار آسیبهایی شدهاند.برداشتهای سیاسی نامعتبر در عرصۀ سیاق آیات، و گسترۀ این آسیبها در بخش غفلت از سیاق (مانند: غفلت از سیاق آیات منجر به عاری پنداری الفاظ از مفاهیم سیاسی؛ عدم توجه به بیارتباط بودن آیه با شأن سیاسی و حکومتی؛ غفلت از مخالفت سیاق با ادعای استبداد سیاسی پیامبر(ص)) و استفادۀ نامعتبر از سیاق آیات(مانند: نبود ملاک وحدت موضوع؛ ناتوانی سیاق از تخصیص عمومیت مفهوم آیه؛ ناسازگاری سیاق با اطلاق آیه)، ضرورت آسیب شناسی این گونه برداشتهارا دوچندان مینماید. بنابراین، پژوهش حاضر، به مقتضای موضوع، روش توصیف و تحلیل، را در ارزیابی برداشتها به کار بسته است. وبه دنبال اثبات آسیبپذیری برداشتها در چگونگی غفلت از سیاق آیات است، و ارائۀ راهکارهایی برای رفع آسیبها میباشد.
The Qur'an, as the main source of responses to the problems of the political life of Muslims, has always been exposed to different political interpretations. The impressions are sometimes damaged by different views, such as the Siyaq law concerning words, sentences, and verses. In the meantime, part of the problems in the field of Siyaq [context] is related to the context of the verses. The invalid interpretations have raised the question “What harms do threaten the political perceptions in the context of the verses?” This research emphasizes that these perceptions in the field of using the context of the verses have suffered various damages, including neglecting the context of the verses and incorrect use of the context of the verses. This research is based on gathering information in the library based on descriptive and analytical methodologies. The result of the research is to prove the problems of perceptions and conclusions because of neglecting the context[siyaq] of the verses (such as neglecting the context of the verses leading to the absence of political meanings of the words, negligence of the non-political and governmental relationships of the words, the verse being unrelated to the political and governmental dignity; neglecting the opposition of the context to the claim of the political tyranny of the Prophet (PBUH) ) or the invalid use of the context of the verses (such as the lack of criterion for the unity of the subject; the inability of the context to restrain the generality of the meaning of the verse; the incompatibility of the context with the generality of the verse) in addition this paper is to provide solutions for the aforementioned problems
خلاصه ماشینی:
همچنین در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی با موضوع «کاربرد سیاق در برداشتهای سیاسی از قرآن» در شهریور ماه 1400 برگزار شده که در آن به نقد آسیبهای استفاده یا غفلت از سیاق آیات اشاراتی شده است، اما آثاری نیز به صورت عام نوشته شده است؛ مانند: «آسیب شناسی تطبیق قاعدۀ سیاق در تفسیر آیات قرآن» که به ذهنیتهای مختلف مفسران از سیاق و آثار آن در تفسیر، توجه دارد(حسینیکاشانی، 1393: ش21)؛ در مقالاتی بخشی از مباحث به نقد استفادههای سیاقی، اختصاص یافته است (قاسمى، 1382: ش71)، البته آثار متعددی به صورت موردی در مقام تفسیر آیاتی؛ مانند: آیات ولایت و امامت و...
فارغ از وجوه اهمیت بررسی مقایسهای برداشتهای سیاسی در عرصۀ «اصل قاعدۀ سیاق» که در مورد سیاق آیات نیز جاری است، توجه به حجم کاربرد سیاق آیات به طور خاص در برداشت سیاسی، گویای اهمیت توجه به مقایسۀ برداشتها و آسیب شناسی آنها با هدف دستیابی به برداشت معتبر است؛ مانند: «تعیین قلمروی واژه»، مثلاً واژۀ «کافرین» در آیۀ32 سورۀ زمر که به دلیل سیاق، مختص مشرکان معاصر پیامبر(ص) یا مشرکان امتش دانسته شده است (ر.
در این تحقیق، فارغ از اینکه برداشت کننده، به چه مذهب یا مکتبی تعلق دارد؛ «برداشتهای سیاسی نامعتبر ناشی از کاربست نادرست سیاق آیات یا غفلت از سیاق آیات»، با «برداشتهای معتبری که به درستی به سیاق آیات توجه و از آن استفاده کردهاند»، مقایسه میشود؛ البته در این گروه آرای مفسران معاصر همچون علامه طباطبایی، مکارم شیرازی و جوادی آملی را در اولویت قرار گرفته است.